قواعد حقوقی حاکم بر شهادت
قواعد حقوقی حاکم بر شهادت
منبع: روزنامه حمایت
راههای زیادی برای اثبات ادعا در دادگاه وجود دارد که یکی از آنها گواهی شاهدان یک ماجراست. شهادت در پروندههای قضایی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و یکی از مهمترین مستندات صدور آرای دادگاهها به حساب میآید.
یک تعریف ساده
شهادت یکی از ادله اثبات دعواست و شامل اِخباری (خبردادنی) میشود که از طرف یک نفر مطرح و روند پرونده را به نفع یکی از طرفین تغییر میدهد. به این ترتیب شهادت ۴ رکن دارد که شامل موارد زیر میشود:
۱- اخبار
۲- اخبار به حق
۳- به نفع غیر
۴- به ضرر غیر
اعتبار شهادت را در نظر داشته باشید
این طور نیست هر کسی از گرد راه میرسد، مدعی شود درباره مسالهای اِخبار دارد و دادگاه یا مقام قضایی هم آن را بپذیرد. برای اینکه گفتههای چنین فردی مقبول شود باید شرایط قانونی نیز داشته باشد. این شرایط که مربوط به شاهد میشود در ماده ۱۳۱۳ قانون مدنی و تبصره ۱و۲ آن آمده است. فردی که میخواهد شهادتی بدهد باید بالغ و عاقل باشد. از دیگر ویژگیهای مورد نیاز شهادت عدالت، ایمان، طهارت مولد، ذینفع نبودن در پرونده و عدم تکدیگری است.
عادل کسی است که مرتکب گناه کبیره نشده باشد و بر گناه صغیره نیز اصرار نورزد. همچین طهارت مولد یعنی شاهد از روابط نامشروع به وجود نیامده باشد و به عبارت دیگر ولدالزنا نباشد زیرا اگر یکی از این دو شرط تحقق نیابد، دادگاه شهادت فرد را قبول نمیکند.
نحوه شهادت
فرض را بر این بگیرید که شاهد شما همه شرایط را دارد و ایرادی به او از نظر قانون وارد نیست باید این را نیز بدانید که نحوه شهادت دادن هم شرایطی دارد که باید در نظر گرفته شود و در مواد ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۸ قانون مدنی به این شرایط پرداخته شده است. بر این اساس شاهد باید به حرفی که میزند یقین داشته باشد و قطعا بداند که فلان اتفاق رخ داده یا نداده است. همچنین شاهد حرفی که میزند باید با دعوایی که مطرح شده است مطابقت داشته باشد ضمن آنکه اگر برای یک ماجرا یا یک پرونده تعدادی شاهد اقدام به شهادت کردهاند باید شهادت آنها با یکدیگر یکسان باشد و همسان نبودن شهادت آنان و تفاوت در بیان ماجرا باعث میشود اثر شهادت از بین برود.
انواع شهادت برای انواع دعواها
این را نیز بدانید که برای هر دعوا یک نوع خاص شهادت در نظر گرفته شده است که به چهار دسته تقسیم میشوند:
دسته اول مربوط به انواع و اقسام دعواهای طلاق و دعاوی غیر مالی است که در این صورت شاهد باید شرایطی داشته باشد که شامل نفع شخصی نداشتن در پرونده، بلوغ، عقل، بیطرف بودن و … میشود. در این موارد باید دو مرد شهادت بدهند.
دسته دوم به دعاوی مالی یا آنچه مقصود از آن مال باشد از قبیل دین، ثمن مبیع، وقف، اجاره، وصیت به نفع مدعی، غصب، جنایات خطایی باز میگردد. منظور از مورد آخر جرایمی است که فرد قصدی برای انجام نداشته اما کاری را انجام داده که در نهایت به جرم ختم شده است. مثلاً کسی سنگی را به سویی پرتاب کرده اما ناگهان به فردی برخورده و در اثر آن ضربه شخص فوت کرده است. این فرد با شهادت دو مرد یا یک مرد و دو زن به دیه محکوم میشود.
دسته سوم در باره دعاویای مطرح میشود که بیشتر زنان از آنها خبر دارند؛ مواردی مانند تولد فرزند، عیوب درونی زنان و غیره شهادت در این موارد گواهی چهار زن، دو مرد یا یک مرد و دو زن اثبات میشود.
در این میان بد نیست این نکته را نیز بدانید که کلیه دعاوی مالی با گواهی دو مرد یا یک مرد و و دو زن ثابت میشود همچنین در دعاوی مالی اگر برای خواهان این امکان وجود ندارد که دلایل اثبات ادعای خود را بیاورد میتواند با معرفی یک گواه مرد یا دو زن به ضمیمه یک سوگند، ادعای خود را اثبات کند.
کجا شهادت بدهیم؟
بالاخره شاهد باید در جایی حاضر شود و شهادت بدهد. در این میان طبق یک اصل کلی، محل رسیدگی به تمامی ادله از جمله شهادت دادگاه است. این مورد در ماده ۲۰۰ قانون آیین دادرسی مدنی درج شده و در این ماده آمده است که: «رسیدگی به دلایلی که صحت آن بین طرفین مورد اختلاف و موثر در تصمیم نهایی باشد در جلسه دادرسی به عمل میآید مگر مواردی که قانون طریق دیگری معین کرده باشد»
به این ترتیب شهادت شهود باید در جلسه دادرسی باشد البته این محل و زمانی که باید در آن حاضر باشند از قبل به طرفین اطلاع داده شود.
اگر گواه نتواند بیاید
گاهی نیز پیش میآید که شاهد یا همان گواه نمیتواند در جلسه حاضر شود. قانونگذار این مورد را در ماده ۲۴۴ قانون آیین دادرسی مدنی پیشبینی کرده است و برابر آن، اگر چنین مشکلی پیش بیاید یعنی اگر شاهد نتواند در محل دادگاه حاضر شود، در صورتی که دادگاه صلاح بداند یکی از قضات دادگاه به محل زندگی یا محلی که شاهد حضور دارد میرود و شهادت وی را میشنود.
البته گاهی نیز پیش میآید که شاهد همان زمان در دادگاه دیگری حضور دارد؛ در این مورد نیز برابر ماده ۲۴۵، شاهد میتواند از دادگاهی که در آن حضور دارد بخواهد شهادتش را بشنود.
حالا اگر قصد دارید شاهدی را احضار کنید باید دو نکته را در نظر داشته باشید: نخست اینکه شاهد باید احضار شود و کسی که شهادت وی را لازم دارد باید هزینههای این کار را مثل هزینههای رفت و آمد شاهد را بپردازد.
اگر شاهد نیاید
کم نیست مواردی که فردی از موضوعی اطلاع دارد و شهادتش میتواند در روند پرونده اثر داشته باشد اما برای شهادت دادن در دادگاه حاضر نمیشود. اینجا سوالی پیش میآید مبنی بر اینکه آیا میتوان شاهدی را که با ابلاغ احضاریه حاضر به ادای شهادت نشده است، جلب کرد؟
عدهای معتقدند این کار ممکن است، چون در صورت شهادت، شاهد حق به حقدار میرسد اما مشهور فقها معتقدند در امور مدنی نمیشود شاهدی را که از شهادت با احضار خودداری میکند، جلب کرد. در ماده ۲۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی آمده است: «گواهی که برابر قانون احضار شده است چنانچه در موعد مقرر حضور نیابد دوباره احضار خواهد شد». پس در امور مدنی نمیتوان گواه را جلب کرد ولی در امور کیفری اگر شاهد برای دوم احضار بشود و نیاید، دستور جلب وی صادر میشود.
وقتی پای شاهد به دادگاه برسد
حالا که پای شاهد به دادگاه رسیده است، این محل عدل و داد درباره شهادت شاهد وظایفی بر عهده دارد.
دادرس در قدم اول باید دستور شنیدن شهادت شاهد را صادر کند. در این دستور باید تاریخ و محلی که باید شاهد، شهادت بدهد مشخص و این دستور به طرفین دعوا ابلاغ شود.
وظیفه بعدی شنیدن شهادت است؛ به عبارتی بعد از صدور قرار و حضور شهود در جلسه رسیدگی، باید شهادت آنان شنیده شود. در این مرحله مقام قضایی دادگاه باید درباره شهادت دروغ و مجازاتی که در این صورت متوجه فرد میشود، به شاهدان توضیحاتی ارائه کند.
بد نیست بدانید که برابر ماده ۶۵۰ قانون آیین دادرسی مدنی مجازات گواهی دروغ از سه ماه و یک روز تا دو سال حبس یا یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جریمه نقدی پیشبینی شده است.
مرحله بعدی تنظیم صورتجلسه و ارزیابی مفاد شهادت است. در این مرحله دادگاه بعد از شنیدن شهادت باید تمام حرفهای وی را عیناً در صورت مجلس قید کند. شاهد باید زیر برگهها را امضا کند یا اثر انگشت بزند.
باید و نباید طرفین
زمانی که شاهد، شهادت میدهد، طرفین دعوا نیز مسئولیتهایی دارند مثلا نباید اظهارات وی را قطع کنند اما اگر سوالی از شاهد دارند، میتوانند توسط دادگاه سوال خود را بپرسند.
گواهان نیز قبل از ادای شهادت، نام و نام خانوادگی، شغل، سن و محل اقامت خود را میگوید و سوگند یاد میکنند که تمام حقیقت را بگویند و غیر از حقیقت چیزی نگوید. البته در این باره نیز باید بدانید که اگر احقاق حق وابسته به گواهی شاهد نباشد، لازم نیست که وی سوگند یاد کند.