نگاهی به چالش‌های یک وکیل دادگستری توان‌خواه در گفت‌وگو با محمد زارعی ایرندگان

پایگاه خبری اختبار- محمد زارعی ایرندگان، وکیل دادگستری و دانشجوی مقطع دکتری رشته حقوق خصوصی است. او در ۲۱ سالگی و در نتیجه یک سانحه تصادف توانایی راه‌رفتن و بخشی از توانمندی دستانش را از دست داد. پس از چند سال جدایی از تحصیل در نتیجه شوک و افسردگی این حادثه، با تحصیل در رشته حقوق مسیر تازه‌ای در زندگی خود باز کرد و نهایتاً با قبولی در آزمون وکالت ۱۳۹۴ کانون مرکز، حرفه وکالت را در پیش گرفت.

با او درباره فراز و فرودهای این مسیر و چالش‌هایی که امروز در حرفه خود دارد صحبت کردیم، از ساختمان‌های اداری نامناسب برای استفاده توان‌خواهان تا نگاه و واکنش‌های قضات و موکلانش.

شرح این گفت‌وگو را می‌توانید در ادامه بخوانید.

لطفا خودتان را برای مخاطبان معرفی کنید.

محمد زارعی ایرندگان متولد ۱۳۶۲، وکیل پایه دادگستری کانون وکلای دادگستری مرکز و دانشجوی دکتری رشته حقوق خصوصی پردیس دانشگاه ملی شیراز هستم.

از چه زمانی و در اثر چه حادثه ای دچار معلولیت شدید؟

متأسفانه در فروردین سال ۱۳۸۳ در اثر سانحه رانندگی دچار شکستگی گردن و به‌ تبع آن، دچار آسیب‌دیدگی شدید نخاعی از ناحیه گردن شدم. میزان آسیب به حدی بود که نه‌تنها توانایی راه رفتن برای همیشه از من سلب شد، بلکه در انجام حرکات توسط انگشتان دستم با مشکل جدی مواجه شدم؛ تا حدی که نمی‌توانستم خوکار به دست‌ بگیرم و یا نوشته‌ای بنویسم. البته این مشکل همچنان هست ولی با تمرین توانستم تایپ کنم و همه امور خود را با تایپ پیش می برم.

رشته تحصیلی شما از ابتدا حقوق بود؟

پیش از وقوع تصادف در حال تحصیل در مقطع پیش‌ دانشگاهی رشته علوم تجربی بودم و اصلاً پیش‌زمینه‌ای راجع به رشته حقوق و وکالت نداشتم. بعد از تحصیل از یک سو به‌واسطه شرایطی که برایم پیش آمده بود و از سوی دیگر به دلیل علاقه‌مندی برای ورود به دانشگاه، به دنبال رشته‌ای بودم که باتوجه به شرایطم، بتوانم تحصیل کنم. به‌صورت اتفاقی یکی از آشنایان خاطره‌ای راجع به دوستش که با شرایط سخت جسمی در حال تحصیل رشته حقوق بود تعریف کرد و همین مسئله باعث شد شروع به تحقیق راجع به رشته حقوق کنم.

حتی در جریان تحقیقاتم به تجربه یکی از وکلای عزیز که با نداشتن بینایی توانسته بود در این حرفه موفق شود برخوردم و احساس کردم با توجه به شرایط جسمانی که دارم، می توانم وارد این رشته بشوم. لذا هرچند دلیل اولیه‌ انتخاب رشته حقوق شرایط جسمانی ام بود، ولی بعد از ورود به دانشگاه و شروع به تحصیل به‌شدت به این رشته علاقه‌مند شدم و از انتخابم راضی هستم.

چگونه بر شرایط خود غلبه کردید و با آن کنار آمدید؟

حقیقتاً شرایط بسیار سختی را از سرگذراندم و هنوز هم برخی شرایط سخت برایم ادامه دارد؛ به‌عنوان‌مثال بعد از تصادفم نزدیک به هفت سال در ناامیدی مطلق به سر می بردم و از لحاظ روحی شرایط بحرانی داشتم. احساس می‌کردم با این حادثه‌ای که برایم پیش آمده بود، امکان اینکه بتوانم یک زندگی عادی مثل گذشته داشته باشم و به آرزوها و اهدافی که در اوج جوانی برای خودم برنامه‌ریزی کرده بودم برسم برای همیشه از دست‌داده‌ام.

از سوی دیگر من پدر بزرگوار و مهربانم را -که نظامی بود و در سال ۱۳۸۰ شهید شد- از دست‌ داده بودم. فرزند اول و سرپرست خانواده نیز بودم و این مسئله منجر شده بود که این حادثه برای خانواده‌ام خیلی شرایط سختی را ایجاد کند. ولی به‌مرور با کمک هم و به‌طور خاص با درایت و بردباری که مادرم از خود نشان داد و حمایت‌های دایی بزرگوارم، توانستیم اوضاع را کنترل و با شرایط جدید مدارا کنیم. من هفت سال اولیه بعد از تصادفم را تلف کردم و اکنون حسرت آن زمان را می خورم.

لازم به ذکر است بعد از تصمیم به ادامه تحصیل نیز با چالش‌های جدیدی روبرو شدم؛ من ساکن شهر ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان بودم و برای تحصیل رشته حقوق و همچنین زندگی، بایستی به شهر زاهدان می آمدم. در اینجا هم تمام اعضای خانواده‌ با محوریت مادرم من را حمایت کردند و توانستم تحصیل در رشته حقوق را شروع کنم.

از ابتدای تحصیلم برنامه‌ریزی مناسبی برای سال‌های بعد خودم ترسیم کردم؛ به‌طوری‌که درنهایت توانستم بعد از ورودم به دانشگاه در سال ۱۳۹۱، در سال ۱۳۹۴ فارغ‌التحصیل شوم و در سال ۱۳۹۴ با رتبه ۴ سهمیه ایثارگران عضو کانون وکلای دادگستر مرکز شدم. سال ۱۳۹۷ نیز مدرک کارشناسی ارشد را اخذ کردم و در آزمون قضاوت ویژه ایثارگران نیز با رتبه ۵ قبول شدم. سال ۱۳۹۸ دفتر وکالت را دایر کردم و سال ۱۴۰۰ نیز در آزمون دکتری قبول شدم.

در سال ۱۳۹۹ برای حضور در جلسه رسیدگی دادگاه، به شهر دیگری می رفتم که مجدداً تصادف کردم و دچار شکستگی پا شدم اما باز هم راهم را ادامه دادم. این مسیر موفقیت‌آمیزی را که تاکنون داشته‌ام، بعد از لطف خداوند، مدیون خانواده‌ام هستم؛ اگر حمایت خالصانه و فداکارانه شش برادر و دو خواهرم به همراه مادرم نبود، قطعاً به این مرحل نمی‌رسیدم. لذامی‌خواهم از تک تک اعضای خانواده‌ و دایی بزرگوارم که پدرانه در کنارم بود سپاسگزاری می‌کنم.

زیرساخت های دادگاه ها را برای افراد دچار معلولیت چگونه ارزیابی می کنید؟

چالش مهمی که همیشه دارم، مناسب‌سازی محل عبور اشخاصی مثل بنده است که دچار نقض جسمانی هستند. تاکنون بسیار پیش آمده است به دلیل اینکه مرجع صالح رسیدگی در طبقات فوقانی فاقد آسانسور بوده است، نتوانستم با مراجعین همکاری داشته باشم. البته این مشکل صرفاً برای برخی مراجع قضایی نیست، زیرا به‌عنوان وکیل در ارتباط به پیگیری امور موکلانم به مراجع دیگر ازجمله نظامی و اداری هم مراجعه دارم. متأسفانه برخی از این مراجع نیز برای حضور افرادی مثل من مناسب‌سازی نشده‌اند و همین‌جا از مسئولین محترم تقاضا دارم که این مشکل حاد و اصلی جامعه معلولین را برای تردد در مراکز اداری و به‌طورکلی در شهرها پیگیری کنند.

ضمن اینکه ساختمان‌های جدیدی که برای مراجع قضایی احداث شده‌اند، اکثراً این مشکل را برطرف کرده و مناسب‌سازی شده‌اند. باید در نظر داشت که از دید شخصی مثل من حتی وجود یک پله در مسیر عبور، یک چالش عظیم به‌حساب می‌آید.

توصیه شما به افرادی که شرایطی مشابه وضعیت شما را دارند چیست؟

در وهله اول بایستی شرایط جدید را بپذیرند؛ باید قبول کنند که دیگر نمی‌توانند زندگی قبل را داشته باشند و این یک واقعیت انکار ناپذیر است، اما با کمی همت و اراده می‌شود یک زندگی جدید ساخت که چه‌بسا از نتیجه‌ای که ادامه زندگی قبل ممکن بود داشته باشد، برایشان مفیدتر باشد. بنابراین بهتر است به جای نامیدی مطلق که صرفاً نتیجه‌ای جز به هدر رفتن وقت برایشان ندارد، به خودشان امیدواری بدهند و با شرایط جسمی که دارند یک حرفه را در نظر بگیرند و برای رسیدن به آن تلاش کنند. باید یقین داشته باشند که می‌توانند برای خود، خانواده و جامعه مفید باشند.

نگاه مردم، وکلا و قضات به شما چگونه است؟

نگاه برخی مردم نسبت به من قبل از شروع به تحصیل و بعد از آن به ویژه پس از وکیل شدن بسیار متفاوت بود. قبل از تحصیلم برخی اشخاص نگاه بسیار ترحم‌انگیزی به من داشتند. گویی تصور می کردند این شخص دیگر هیچ نوع کارآیی نخواهد داشت. در موارد بسیار اندکی حتی می‌شنیدم که می‌گفتند مرگ از این نوع زندگی کردن، بهتر است.

بعد از تحصیل شرایط فرق کرد و آن نگاه ترحم‌انگیز به نگاه تحسین‌آمیز تبدیل شد. بعد از وکیل شدن این استقبال و تحسین بیشتر شد. بسیاری افراد تعجب می کردند که چطور توانستم به اینجا برسم و من از این نگاه انرژی مثبت می‌گرفتم. من به‌ واسطه رتبه‌ای که در آزمون وکالت و قضاوت به دست آورده بودم، به‌راحتی می توانستم شهر تهران را به‌عنوان محل فعالیت شغلی‌ام انتخاب کنم، اما برای اینکه دوست داشتم در حد توان علمی‌ام به مردم استان خودم کمک کنم، در هر دو آزمون اولویت اولم شهر زاهدان استان سیستان و بلوچستان بود.

نگاه قضات واقعاً جالب، مفید و حتی غیرقابل‌باور بود؛ آنها من را به‌راحتی می‌پذیرفتند و تشویق می‌کردند. به ویژه در دوران کارآموزی که خدمت برخی قضات محترم بودم نهایت همکاری را با من داشتند و تجربیات و اطلاعات حقوقی خود را در اختیارم قرار می‌دادند. در همین راستا از قضات شریف دادگستری استان سیستان و بلوچستان و از ریاست محترم کل دادگستری استان تشکر ویژه دارم.

در ارتباط به نگاه همکاران وکیل نیز ضمن تحسینی که داشتند، باصداقت کامل من را در جمع خود پذیرفتند و به من کمک کردند.

آیا وضعیت جسمانی شما در نوع نگاه موکلانتان تاثیر گذاشته است؟

بله. در اوایل کار برخی مراجعین تردید داشتند که شاید به دلیل شرایط جسمانی‌ام، نتوانم امور مربوط به پرونده شان را به‌درستی انجام بدهم و به نظرم طبیعی بود. البته مراجعینی نیز داشتم که در همان برخورد اول می گفتند وقتی شما با این شرایط توانستید وکیل شوید، حل کردن پرونده ما نباید برایتان دشوار باشد و به خوبی اعتماد می‌کردند. خدا را شاکرم که آن نگاه تردید و پر ابهام اوایل کارم، با نحوه فعالیتی که در این مدت در استان داشتم، برطرف شده است و مراجعین به راحتی اعتماد می‌کنند.

در پایان ضمن تشکر و قدردانی از شما و مدیران محترم سایت حقوقی اختبار، بار دیگر از لطف و زحمات مادر، برادرانم و خانواده آنها، خواهرانم در کنار دایی بزرگوارم، صمیمانه تشکر می‌کنم و بابت تمام زحماتی که به‌واسطه من متحمل شدند. همچنین از تمامی اساتیدم در دانشگاه و دوستانی که منرا همراهی کردند سپاسگزاری می‌کنم. از تمامی مسئولین کشور استدعا دارم افرادی را که به هر دلیلی، دچار نقض جسمانی شده‌اند موردحمایت قرار دهند.

خروج از نسخه موبایل