گفتوگو با نجات شیرزاد رتبه ۷ آزمون وکالت ۱۴۰۲ کل کشور
پایگاه خبری اختبار- نجات شیرزاد متولد ۱۳۷۱ و فارغ التحصیل رشته حقوق دانشگاه شهید بهشتی، در آزمون وکالت ۱۴۰۲ موفق به کسب رتبه ۷ در کل کشور با نمره تراز ۱۱۶۲۴ شده است.
در ادامه مشروح گفت و گوی اختبار با نجات شیرزاد در خصوص منابع آزمون، زمانبندی، نحوه مطالعه و… را خواهید خواند:
لطفا مختصری از سوابق تحصیلی و شغلیتان بفرمایید
من نجات شیرزاد هستم، متولد ۱۳۷۱ شهر ارومیه. در مقطع دبیرستان رشته ریاضی فیزیک خواندم و در سال ۱۳۸۹ وارد رشته مهندسی مکانیک شده و تحصیلاتم را در این رشته تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران ادامه دادم.
در سال ۱۳۹۶ بعد از حدود یک سال تجربه کار در فضای رشته مهندسی و صرف نظر کردن از مهاجرت و ادامه تحصیل در خارج از کشور (با وجود اینکه شوربختانه تقریباً تمامی همدورههای من در رشته مهندسی مهاجرت نمودهاند)، طی یک تصمیم اساسی در کنکور کارشناسی رشته علوم انسانی شرکت کردم تا علیرغم شرایط بسیار دشوار پیش رو، حسرت تحصیل و اشتغال در رشته و زمینه مورد علاقه را تا آخر عمر با خودم حمل نکنم.
بنابراین وارد رشته حقوق شده و در دانشگاه شهید بهشتی مقطع کارشناسی را تحصیل کردم. در کنکور کارشناسی ارشد حقوق هم رتبه ۱۵ مالکیت و ۱۹ تجارت بینالملل کسب و برای ادامه تحصیل رشته مالکیت فکری دانشگاه تهران را انتخاب نمودم.
دفعه چندمی بود که در آزمون وکالت شرکت میکردید؟
شهریورماه سال ۱۴۰۱ فارغالتحصیل شدم و اولین آزمونی بود که واجد شرایط شرکت در آن بودم و البته تنها آزمون وکالتی که در آن شرکت نمودم.
شرایط شغلی و خانوادگیتان در زمان آمادگی برای آزمون چه بود؟
با توجه به اینکه در سال گذشته برآوردی که وجود داشت این بود که بعد از دوره کرونا احتمال برگزاری آزمون به روال قبل از کرونا از هر حالتی بیشتر است، بنابراین بعد از فارغالتحصیل شدن تصمیمم بر این بود که از ابتدای مهرماه مطالعه جدی را برای آزمون شروع کنم تا اگر در آذرماه آزمون برگزار شود بتوانم قبول شوم و اگر در زمستان باشد کیفیت دانش و نتیجه آزمونم را بهبود ببخشم.
اما تا پاییز ۱۴۰۱ هنوز تاریخی برای آزمون وکالت مقرر نشده بود. از این رو تا اواخر آذرماه مطالعه دروس به تعویق افتاد. از طرفی چون تاریخ آزمون کارشناسی ارشد مشخص بود، در ابتدای دیماه پروسه مطالعه آزمونیام را استارت زدم.
در این دو ماه و ده روز باقیمانده تا کنکور ارشد دو درس مدنی و تجارت را خواندم. بعد از آزمون که در ۱۱ اسفندماه برگزار شد تا پایان تعطیلات مشغول کار و مطالعه غیردرسی شدم.
از ۲۰ فروردین ماه مجدداً وارد فضای درسی شده و برنامه جامع خود را برای آزمون کانون پیاده کردم. در این فاز دوم مطالعاتی با ۱۴ ساعت مطالعه هفتگی شروع کردم و با یک شیب صعودی ملایم در نهایت با ۵۰ ساعت در هفته پرونده آن بسته شد.
با توجه به حواشی مختلفی که برای نهاد وکالت پیش آمده و نگرانیهایی که از آینده این شغل برای برخی داوطلبان ایجاد شده، چطور انگیزهتان را حفظ کردید؟
من بعد از ۷ سال تحصیل و کار و تلاش در یک رشته بهمراتب دشوار، مسیرم را به سمت حوزهای که علاقه داشتم تغییر دادهام، بنابراین حواشی بهوجود آمده تأثیری بر ذهن و عملکرد من در مقطعی که برای آزمون مطالعه کردم نداشت.
البته این حجم از حاشیه و خبر در رابطه با وکالت و کانون وکلا در ۲-۳ سال اخیر قابل تأمل بوده و خواه ناخواه موجب ایجاد چشماندازی مبهم شده که تبعاً نگرانی و ناامیدیهایی را با خود به همراه دارد.
اما فکر میکنم هنوز میتوان امید داشت که تصمیماتِ نامعقولِ گرفتهشده محو یا کماثر شده و اشتباهاتِ فاحشِ در حال تدارک نیز تبدیل به واقعیت نشود.
ضمن این که وکالت از قائمبهشخصترین مشاغل متداول بوده و در هر حال در ابتدای راه بیشترین تمرکز ما باید معطوف به تقویت توانمندیها و قابلیتهای خودمان و توسعه دانش و بینشمان گردد و در نهایت به قول مولانا: «حق شب قدر است در شبها نهان / تا کند جان هر شبی را امتحان».
منابع مطالعهتان چه بود و چطور این منابع را انتخاب کردید؟
یک سال قبل از این که دوره مطالعه آزمون شروع شود، پیگیر تمام جوانب آزمون بودم که از مهمترین این موارد بحث منابع است.
تصور من این بود که با توجه به انگیزهای که برای این آزمون دارم، بهترین راهکار استفاده از منابع رتبههای برتر آزمون در سالیان اخیر است. منبعی که این اطلاعات را در دسترس ما قرار بدهد، همین سایت وزین اختبار بود که مصاحبههای این افراد به شکل منظم بعد از آزمونها در آن قرار داده میشود و جای تقدیر دارد.
لذا با مطالعه مصاحبهها و یک بررسی آماری جامع از منابع دوستان با تراز بالا در دو سال اخیر به جمعبندی رسیده و منابع را تهیه کردم. البته جا دارد به این موضوع هم اشاره کنم که در این مرحله هم از کتابهای برادرم که در سال ۹۹ رتبه ۱۶۱ کانون مرکز را کسب کرده بودند، با کمی جرح و تعدیل استفاده نمودم.
در مورد درس مدنی: کتاب دوجلدی آقای توکلی برای دور اول و در ادامه کتاب دکتر بیات را مطالعه کردم. منبع تست من هم در این درس کتاب آقای دکتر قربانی بود.
در درس تجارت: کتاب آقای توکلی و تست دکتر قربانی را مطالعه کردم.
برای آیین دادرسی مدنی: دوجلدی دکتر توکلی و کتاب تست جناب دکتر السان منبع من بود.
در دو درس جزا و آیین دادرسی کیفری: کتب شرح و تست آقای غفوری بسیار مفید بودند.
در دروس اصول و متون فقه و اساسی منبع خاصی نداشتم و تقریباً فقط به آموختهها متکی بودم.
البته برای درس اساسی چند روز پیش از آزمون اصول قانون را چند دور خواندم.
سفارش منابع آزمون وکالت و کتاب حقوقی از سراسر کشور کلیک کنید | ||
سفارش در ایتا | سفارش در تلگرام | سفارش در واتساپ |
برنامهریزیتان برای مطالعه به چه شکلی بود؟
همان طور که اشاره کردم من دو دوره مطالعاتی داشتم. یک دوره از دیماه تا اسفندماه برای آمادگی آزمون کارشناسی ارشد و یک دوره از اواخر فروردینماه تا آزمون کانون.
در هر دو دوره با برنامهریزی کلانی که داشتم که در نهایت هم با بررسی دفتر برنامهریزی متوجه شدم با بازده بسیار خوب پیاده شده، یک شیب پیوسته صعودیِ ملایم در ساعت مطالعه و به تبع آن کیفیت مطالعه و تمرکز به وقوع پیوست. بدین شرح که از مطالعه هفتگی ۱۴ ساعت یا روزانه ۲ ساعت شروع کردم و خودم را متعهد به افزایش حداقل نیم ساعت و حداکثر یک ساعت مطالعه روزانه در طی هر هفته نمودم. مثلاً هفته چهارم اگر میانگین روزانه ۴ ساعت مطالعه داشتم، متعهد بودم که هفته بعد (یعنی پنجم) میانگین مطالعه روزانه من ۴و نیم الی ۵ ساعت بشود (تعهدی که متعهد و متعهدله آن خودم بودم). این قاعده در تمام ۲۸ هفته مطالعاتی من تنها دو بار نقض شد که هر دو از مصادیق قوه قاهره بود، یک بیماری و یک اتفاق دیگر. در انتهای فاز اول مطالعاتی در هفته آخر به ۴۵ ساعت مطالعه هفتگی و در انتهای فاز دوم به ۵۰ ساعت مطالعه هفتگی رسیدم. این از موضوع ساعت مطالعه، ریتم و مجموع آن.
در مقطع اول که برای آزمون ارشد میخواندم، دو درس مدنی و تجارت در دستور کار بود و البته در کنار آنها درس جزای عمومی. روش من این بود که ابتدا یک درس را به حد مطلوبی برسانم. «حد مطلوب» من این بود که بعد از مطالعه سطحی در دور اول، مطالعه عمیق در دور دوم به همراه تست، یک مرور جامع و یک دوره آزمون ۱۰ الی ۲۰ تایی (بسته به درس مورد مطالعه) را انجام داده باشم و تنها مرور و نکتهبرداری جزئی و خلاصهنویسی نهایی در مورد آن درس باقی مانده باشد.
بعد از اتمام هر درس به طور منظم مرور آن را در برنامه قرار میدادم. در واقع در این حالت که هنوز زمان زیادی از مطالعه و تعمیق مطلب نگذشته، مرور آن کاری است که زمان و انرژی بسیار کمی میطلبد و این مرورهای نهچندان سخت و زمانبر شاید بیشترین سهم را در بازدهی مطالعاتی من داشت.
بعد از این که از اواخر فروردین شروع به مطالعه سایر دروس کردم که همچنان هر بار بر یک درس متمرکز میشدم، دروس مدنی و تجارت و جزا عمومی را به طور پیوسته و با مدت زمان حدود نیم ساعت الی ۴۵ دقیقه در برنامهام داشتم. به همین ترتیب سایر دروس یعنی آیین دادرسی مدنی و جزا اختصاصی و آیین دادرسی کیفری هم بعد از رساندن به «حد مطلوب» به مرور روزانه میپیوستند.
لازم است اشاره کنم که چهار قسم برنامه داشتم. برنامه کلان، برنامه میانمدت، برنامه هفتگی و در نهایت برنامه روزانه.
در برنامه کلان دروس مختلف را بر اساس برآوردم از ساعت مطالعه لازم برای مطالعه هر یک، در کل دوره توزیع کردم، با یک تلرانس ۳۰ درصدی. یعنی برای مثال اگر فکر میکردم برای درس تجارت ۱۰۰ ساعت مطالعه نیاز دارم، ۱۳۰ ساعت در نظر گرفته و متناسب با آن تعداد هفته و روز درخور را در نظر میگرفتم.
در برنامه میانمدت هر درسی را به قسمتهای مختلف تقسیم کردم و به منوال ذکرشده ادامه راه را برای خودم روشن میکردم.
چه درسی موقع مطالعه یا سر جلسه آزمون برای شما چالش برانگیز بود و چطور آن را مدیریت کردید؟
در اولین مواجهه با درس تجارت از قبولی در آزمونهای مربوط به رشته حقوق ناامید شدم، به حدی که همه چیز در نگاه اول حفظی بود. البته در نگاههای بعدی هم حفظی بود!
اما به مرور جنبه حفظی آن کماهمیت شده و میتوان و البته میبایست بر نکات ظریفتر و تحلیلیتر متمرکز شد. با توجه به این برخورد مأیوسکننده نقل قول یک دوست را در ذهنم مرور کردم (-چگونه میتوان به این قله به سرعت دست یافت؟ +صعود کن و به آن فکر نکن!) به سرعت مطالعه تجارت را شروع کردم. مسئله شکلی و حفظی بودن این درس و چند درس دیگر چالشی بود که باید برای آن چارهای میاندیشیدم.
این موضوع بیش از همه به خاطر یک دهه تحصیل در رشته ریاضی و مهندسی و مداومت و ممارست بر دروس ریاضی و ریاضیاتی بود که منجر به چسبیدن یک عینک «تحلیلی» به چشم و ذهن من شده و در واقع به کلی متفاوت از فضای حفظیاتی بود. اما در این میان یک امتیاز از این پیشینه توجهم را جلب کرد: ذهن طبقهبندیشده و طبقهبندیکننده؛ اهمیت طبقهبندی و ایجاد یک کلانتصویر از هر موضوع یا درس که امید داشتم چاره کار باشد و خوشبختانه به نظر هم بود. بنابراین از همان ابتدای مطالعه شروع به ترسیم کلیت مطالب در نمودارهای مختلف در مقیاسهای مختلف نمودم. به عنوان نمونه یک بار تمام شرکتها را در یک چارت کنار هم نوشته و مهمترین مواردی که در درس تجارت ۲، یعنی رئوس مطالب را که تقریباً در تمام شرکتها مورد بحث قرار میگیرد، در آن ثبت نمودم.
سپس در مقیاسی خٌردتر در هر یک از شرکتها (بسته به محتویات مواد قانونی شرکت مورد مطالعه) نمودار/درخت/جدول خاص آن را ایجاد کردم و بدین ترتیب با یک ذهنیت طبقهبندیشده و بعد از جا خوش کردن هر مطلب در جایگاه درست خود در کلانتصویر، فراگرفتن نکات جزئی انرژی و زمان بسیار کمتری از من گرفت، به ویژه اینکه با این کار منطق قواعد قانونی، معیارهای ذکرنشده در نص مواد و مناط و ملاک احکام مورد مطالعه از مقایسه و تطبیق که مهمترین مشخصه این قبیل چارتها است، استنباط/استنتاج/استخراج میشد و این مهم درس تقریباً کاملاً حفظی را به یک مطلب تحلیلی و قابل یادگیری تبدیل نمود. برای کامل کردن پروسه یادگیری عمیق هم مرورهای متعدد بسیار کارآ بود.
ضمناً به این نکته هم اشاره کنم که از آنجایی که این جداول و چارتها را در اختیار چند تا از دوستان آزمونی قرار دادم و ایشان نیز گویی یک کد تقلبی دریافت نموده و از استفاده از آنها بسیار نتیجه گرفتند، قصد دارم در فرصتی مناسب، پس از جمعبندی و مرتب نمودن، آنها را منتشر کنم بدین امید که افرادی که به این روش و ابزار علاقه دارند، بتوانند بهرهمند گردند.
بعد از اینکه در درس تجارت به تسلط لازم رسیدم و نتیجه مطلوب را مثلاً در کنکور کارشناسی ارشد گرفتم، از بابت دو درس آیین دادرسی مدنی و آیین دادرسی کیفری نیز که جنبه حفظی و شکلی بالاتری دارند، نگرانیام کم شد و با همان ذهنیت و به ویژه با توسل به همان روش طبقهبندیهای در مقیاسهای مختلف به سطحی که برای آزمون لازم بود، رسیدم.
در جلسه آزمون دو درس آیین دادرسی مدنی و اساسی به طور کلی غافلگیرکننده بودند. اما به نظر درس مدنی هم از نظر سختی چیزی از این دو به ویژه آیین دادرسی مدنی کم نداشت و مطمئنم که درس تجارت از تمامی دروس سختتر بود. میانگین داوطلبان به خصوص دوستانی که تراز و رتبه خوب دارند، به روشنی بیانگر همین مطلب است.
البته دو درس جزا و کیفری از آزمونهای اخیر و از حد انتظار آسانتر بودند. در مورد مدیریت زمان هم چندان به مشکل برنخوردم، با این تمهید که: برای هر سؤالی یک زمانی را مقرر کرده بودم، مثلاً هر سؤال اساسی حدود ۴۰ ثانیه و هر سؤال مدنی حدود ۷۰ ثانیه و هر سؤال جزا ۵۰ ثانیه.
هر جا برآوردم این بود که در این زمان نمیتوانم پاسخ دهم، با فراغ بال آن تست را رها کردم. در دور اول تنها حدود نیمی از سؤالات را جواب دادم. در حالی که بیش از نیمی از زمان آزمون باقی بود و در ادامه با روحیه خوب و علم به سختی غیرقابلانتظار سطح سؤالات به بقیه سؤالات پرداختم.
انتقادهایی درباره نحوه طراحی سوالات آزمون وکالت مطرح بود، نظر شما درباره سوالات و شیوه برگزاری چیست؟
وقتی که در یک آزمون قرار بر مقایسهای بودن نتایج است و نه نمره خالص، این انتقاد کمی از موضوعیت خارج میشود. با این حال از یک نظر همچنان میتوان آزمون امسال را بیشتر از آزمونهای گذشته به بوته نقد گذاشت. این که سؤالات اختلافی چنین کسر بالایی از مجموع سؤالات را به خود اختصاص داده بود، بسیار نامعقول بود. کلیدهای منتشره توسط اساتیدی که کتب باکیفیتی هم منتشر نمودهاند و در سواد آنان در حد تست آزمون وکالت تردیدی نیست، به روشنی مؤید این امر است. همچنین تعداد سؤالات خارج از منابع معرفیشده هم در این آزمون کم نبود و این موضوع هم به وضوح غیرقابلدفاع و قابلحمله است.
توصیه شما به داوطلبین آزمون وکالت چیست؟
آزمون وکالت در میان آزمونهای مختلفی که شرکت کردهام (کنکورهای سراسری ریاضی فیزیک، کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک، سراسری انسانی و کارشناسی ارشد حقوق) بیش از همه زمان و انرژی از من گرفت. اما دلیل این امر نه سختی مطالب بلکه حجم حیرتانگیز مطالب و منابع این آزمون است. به عنوان بهترین معیار برای درک این موضوع میتوانم به مهمترین و در واقع منبع اصلی آزمون اشاره کنم، یعنی مجموعه قوانین. تعداد مواد قانونی که برای تسلط در این آزمون باید مطالعه نموده و بر آن مسلط شد، بالغ بر ۱۰ هزار ماده است. و به عنوان یک معیار دیگر مجموع صفحات منابع «آزمونی» مورد مطالعه من که منابعی مختص خودم نبود و سایر دوستان هم از همین منابع استفاده میکنند، حدود ۱۱ هزار صفحه بود. بنابراین حجم هولناک مطالب موضوعی است که باید تکلیفتان را با آن روشن کنید. شاید راهکار اولیه این باشد که کسری از مطالب کماهمیتتر را حذف کنید اما در بهترین حالت فرض کنید به درستی و با دقت یکچهارم مطالب حذف شود و بخت هم با شما یار باشد و از این مطالب چندان سؤالی طرح نشود، با ۷-۸ هزار ماده باقیمانده چه باید بکنید؟ به این موضوع یک بار در همان ابتدای مسیر فکر کرده و انرژی و زمان لازم و بینش صحیح به مسیر مطالعاتی با توجه به این اعداد و ارقام داشته باشید.
مسئله دیگری که مهم است این است که از همان آغاز و در اولین گام به کمّ و کیف مطالعه خود توجه کنید و به ویژه در چند روز یا چند هفته آغازین دقت کنید که در کدام روز یا ساعات خوب مطالعه کردهاید و در کدام روز یا ساعات مطالعه مطلوب نداشتهاید؛ کماً و کیفاً. در عین حال باید شرایط پیرامون خود را هم رصد کنید و البته شرایط درونی و روحی خود را هم تحت نظر داشته باشید. با این دقت و توجه به مرور طی مدت نهچندان طولانی متوجه خواهید شد که در چه شرایط روحی و محیطی مطالعه با راندمان بالاتری دارید و در چه شرایطی نه! در واقع با این کار عوامل مؤثر منفی و مثبت را شناسایی نموده و میتوانید تا حد امکان محیط و روان خود را پالایش و تقویت کنید. این تمرین مهم هرچه زودتر انجام گیرد، بهتر است. البته این تمرین میتواند تا خود روز آزمون هم ادامه داشته باشد اما بهتر آن است که در ابتدای مسیر قسمت عمده کار انجام شود تا زودتر به لِمِ محیطی و مطالعاتی خود برسید. بیشتر دوستانی که من با ایشان مواجه بودهام نه زمان و انرژی کمی برای آزمون گذاشتهاند و نه انگیزه ضعیفی دارند، بلکه عمدتاً در چیدن سیستم صحیح محیطی-روانی-مطالعاتی خود به اندازه کافی متبحر نیستند. این سیستم نیز یک فرمول کلی ندارد و هر شخصی با مشخصهها و مختصات خود باید تمهیدات لازمه را بیاندیشد.
یک نکته دیگر هم که خیلی مهم است و به ندرت به آن اشاره میشود این است که تنها از یک کانال و منفذ شناختی استفاده نکنید. منظورم این است که مثلاً تنها به دیدن ویدئوی آموزشی اکتفا نکنید یا کلاس یا حتی صرفاً کتاب را مطالعه نکنید. فرض کنید شما میخواهید بدون استفاده از کلاس/ویدئو/وویس آزمونی تنها بر مطالعه کتاب متمرکز شوید. حال اگر در مدت چندین ماهه بیشتر زمانتان را تنها با دوختن چشمها به یک برگه کاغذی بگذرانید، قسمتهای زیادی از مغز را بلااستفاده رها کردهاید. هرچند خواندن کتاب نوعاً از روشهای دیگری که ذکر نمودم (ویدئو/کلاس/وویس) نوعاً انرژی بیشتری طلبیده و حالت فعالتری از یادگیری است، اما بیایید حتی از این هم فعالتر شویم. چطور؟ به شیوههای متعدد که احتمالاً حصری هم نباشد. از باب نمونه به چند موردی که خودم استفاده نمودم، اشاره میکنم: توضیح دادن مطالب برای یک فرد دیگر به ویژه در صورت امکان دوست یا همراه درسی که در یک آزمون مشترک هممسیر هستید و متقابلاً شنیدن توضیحات ایشان – هرازچندگاهی خواندن مطالب با صدای بلند – دست به قلم شدن یعنی یادداشتبرداری (در این مورد لزومی ندارد که یادداشتهایتان دقیق باشد، صرفاً در لحظه مطالعه موارد طولانی یا پیچیده یا مبهم یا فرّار یا … یک یادداشت اولیه که به احتمال بالایی هم برای همیشه آن را نگه نخواهید داشت، برداشته تا درگیرتر شوید) – خلاصهنویسیهای اولیه (چرکنویس و قابل اصلاح یا حذف) و نهایی (پاکنویس برای مرور) – مرور مطالب در زمانی که مشغول خواندن کتاب نیستید (این مورد بسیار مؤثر است)
موارد دیگری هم میتواند مهم باشد که از اطناب و تفصیل آن خودداری میکنم و تنها به ذکر عنوانشان بسنده: مطالعه نص قوانین، اهمیت سرنوشتساز مرور صحیح و با برنامه و هوشمندانه، دوری از حواشی و به ویژه دوری از فضای مجازی در طی دوره پشت آزمون.
در انتها میخواهم از خانواده عزیزم تشکر کنم، به خصوص دو برادرم که قوت قلبی که ایشان دادند، به اطمینانبخشترین شکل من را به انجام این کار سوق داد. همچنین متشکرم از دوست بزرگوارم آقای بهروز اردلان که همراهی بودند دلگرمکننده در این مسیر.
بیشتر بخوانید:
گفت و گو با سید امین پیشنماز رتبه ۱ آزمون وکالت ۱۴۰۲ کل کشور