آزمون مرکز وکلای قوه قضاییه در سال ۹۸ برگزار میشود
رئیس مرکز وکلای قوه قضائیه خبر داد:
احتمال برگزاری آزمون در پاییز وجود دارد
پایگاه خبری اختبار- رئیس مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه در رابطه با برگزاری آزمون وکالت از سوی این مرکز در سال ۹۸، گفت: آئین نامه میگوید هر سال این آزمون برگزار شود و این آزمون برگزار خواهد شد. هنوز نصاب، ظرفیت و تاریخ مشخص نیست اما پیش بینی ما این است که در پاییز این آزمون برگزار شود.
به گزارش اختبار به نقل از ایسنا، علی بهادری جهرمی صبح امروز (یکشنبه) در نشست خبری با خبرنگاران ضمن بزرگداشت هفته قوه قضائیه و تسلیت شهادت امام. جعفر صادق (ع)، اظهار کرد: هرچه به جامعه وکلا و تخصصی کردن و توسعه فعالیت و شانی که نیاز دارد توجه شود، کمک به دستگاه قضا و قضاوت است. جهتگیری من در مرکز این است و برای من فرقی نمیکند وکیل یا کارشناس، عضو مرکز باشد یا عضو خانواده وکلا. برای مردم هم فرقی نمیکند لذا هر بخشی از خانواده را تقویت کنیم و توسعه دهیم ثمرهاش به کل این خانه میرسد. داخل نهاد کارشناسی هرچه اختلاف نظرها را علنی بگوییم علی رغم اینکه اختلاف نظر طبیعی است کار خود را هدر دادهایم.
رئیس مرکز وکلا ، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه عنوان کرد: در یک ماه و نیم گذشته سعی کردیم الزامات اولیه را در مرکز ایجاد و مقدماتش را فراهم کنیم. جهت گیری ما این بود که خود متخصصین عنان و زمام امور را در دست بگیرند. موفق به تأسیس سامانهای در مرکز شدیم جهت ثبت نام از عزیزان عضو مرکز که تمایل به همکاری دارند. فرم آمادگی به همکاری آماده شد. هر یک از وکلا کارشناسان و کارآموزان میتوانستند و میتوانند در آن سامانه اعلام کنند که میتوانند در فلان حوزه از مرکز همکاری کنند.
وی خاطرنشان کرد: بیش از ۱۰۰۰ نفر از وکلا و کارشناسان ما در این سامانه ثبت نام و اعلام آمادگی برای همکاری با تمام ارگانهای مرکز کردند. ما با کثرت مواجه شدیم و ناگزیر به گلچین و اولویت بندی هستیم. تمام همکارانمان را از میان این افراد عضو خانواده مرکز وکلا و کارشناسان رسمی قوه انتخاب خواهیم کرد. از این جمعیت ۴۰ هزار نفری در سراسر کشور نیروها گزینش خواهند شد. در کمیسیون معاضدت، صدور پروانه، آموزش و … قواعد موجود مرکز را مورد بازنگری قرار دادیم و هر آنچه از اختیارات رئیس مرکز امکان تفویضش وجود داشته باشد تفویض خواهد شد.
بهادری جهرمی افزود: آئین نامه مرکز سال گذشته اصلاح شده بود اما نیاز بود اقداماتی انجام شود. اولین اقدام تعویض لوگوی مرکز بود. در این راستا فراخوان دادیم و بیش از ۱۰۰ طرح ارسال و مورد ارزیابی قرار گرفت. یک طرح به عنوان طرح برتر و یک طرح هم به عنوان طرح شایسته تقدیر انتخاب شد. لوگوی جدید را برای رئیس قوه قضائیه ارسال کردیم و پس از اظهار نظر ایشان نهایی و رونمایی خواهد شد. لوگوی برتر با بهره گیری از ایدههای سایر لوگوها مورد اصلاح قرار گرفت. موضوع مورد توجه دیگر در آئین نامه، اصلاح ساختاری بود. کمیسیون تدوین قوانین و مقررات تأسیس شد. همه دستورالعملها در حال بازنگری هستند. در مورد برخی مسائل هم دستورالعملی نداشتیم که در حال تدوین یا نهایی شدن هستند.
رئیس مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه تصریح کرد: در مورد آئین نامه تعرفه حق الوکاله، کارشناسی و داوری آقای رئیسی امر کردند پیشنهاداتی آماده شود. امروز سومین جلسه در معاونت حقوقی در مورد تعرفه حق الوکالهها برگزار میشود و دو نفر نماینده از طرف ما در آن جلسه حضور دارند. ما در یک ماه و نیم گذشته بحث برگزاری آزمون مشاوران خانواده را داشتیم که دو هفته پیش برگزار شد. ۵۲۰۰ نفر در این آزمون شرکت کردند. این آزمون به طور همزمان در ۹ استان برگزار شد که مرحله اول از مراحل صدور پروانه مشاور خانواده بود. بعد از برگزاری این آزمون و اعلام نتایج، مصاحبه تخصصی و احراز صلاحیت را خواهیم داشت و سپس پروانه کارآموزی برای این افراد صادر خواهد شد.
وی ادامه داد: از واحد سنجش و ارزیابی خواستیم سند شایستگیهای مشاوره تدوین شود. و معیارهای انتخابی مشخص شود. متناسب با این سند فرآیند آزمون، احراز صلاحیت و مصاحبه تدوین میشود و سعی میکنیم کار را هر چه امکان دارد تخصصیتر پیش ببریم. سعی کردیم از نظر همه کارشناسان استفاده کنیم. ان شاءالله این سند رونمایی خواهد شد. رئیس محترم قوه قضائیه نگاه مثبتی به جامعه وکالت و کارشناسی دارند و این نگاه تقریباً شبیه نگاهشان به خانواده قضات است و متناسب با این نگاه توجه ویژهای هم به این خانواده دارند. با عنایت و لطف ایشان دیداری با وکلای سراسر کشور انجام شد که تا جایی که اطلاع دارم اولین دیدار با این حجم و کیفیت بوده است. ۱۲۰ وکیل در این جلسه حضور داشتند و اداره جلسه به خود وکلا داده شده بود. خود وکلای کانون و وکلای مرکز نماینده ای انتخاب کردند و جمعاً ۱۸ نفر صحبت کردند. رئیس قوه قضائیه پاسخ و جهت مثبت را مشخص کردند و به نظر من حرفی باقی نماند و این جلسه دستاورد جدیدی بود.
بهادری جهارمی در رابطه با اقدامات آتی این سازمان گفت: برای اولین بار در تاریخ ۲۰ ساله مرکز ان شاءالله همین هفته (از تاریخ ۱۱ تیرماه) از وکلای استان تهران و کارشناسان استان تهران جهت عضویت در هیئت مدیره انتخابی عضو وکلا و هیئت مدیره انتخابی عضو کارشناسان استان تهران ثبت نام به صورت الکترونیکی به عمل خواهد آمد. ما در دو استان سیستان و بلوچستان و استان تهران این هیئت مدیره را نداشتیم. هیئت مدیره سیستان و بلوچستان شکل گرفت که محصول زحمات دوره قبل بود. انتخابات وکلا هم جمعه گذشته برگزار شد و ۵ نفر اصلی و دو نفر علی البدل و بازرس انتخاب شده است. پیش بینی من این است که در همین تابستان هیئت مدیره انتخابی استان تهران شکل خواهد گرفت.
رئیس مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه تصریح کرد: برای اولین بار مطابق آئین نامه جدید، پروانه کارآموزی برای افراد صادر خواهد شد و برای اولین بار صدور پروانهها به رؤسای هئیت مدیره استانها تفویض خواهد شد. فرمهای وکالت نامه مرکز را از حیث ماهوی و شکلی باز طراحی کردیم و به زودی چاپ خواهند شد. آئین نامه جدیدی برای کارآموزان داشتیم. تصمیم گذشته این بود که آئین نامه برای کارآموزان آتی اجرایی شود اما ما تصمیم گرفتیم کارآموزان جاری هم مشمول شوند. همه کارآموزان حق کاندیداتوری داشتند. حدود ۹۰ کارآموز کاندید شدند. ۳ نفر انتخاب شدند و این افراد امور کارآموزان را بر عهده دارند و خودشان هدایت امور را بر عهده گرفتند هرچند کار سنگینی بود. خواهش من این است که کارآموزان و هیئت مدیرهها در سطح کشور هماهنگی لازمی را با این کارآموزان داشته باشند.
وی با تاکید بر اینکه درب مرکز به روی مراجعین بسته نیست، گفت: ما اگر بخواهیم به کار تک تک اعضا برسیم به دلیل اینکه ۴۰ هزار عضو داریم کار سختی خواهد بود. با طراحی نظامات به دنبال راه انداختن کار همه عزیزان هستیم. بسیاری از اعضای عضو مرکز به آرای صادره و دستورات موقت دیوان اعتراض داشتند و رویه این بود که این دستورات را اجرا نمیکردند. به رعایت مرّ قوانین تاکید دارم. نص آئین نامه جدید دیوان را صالح ندانسته و امر به هیئت نظارت مرکز واگذار شده است. به صورت کلی دستور کلی صادر شد که تمامی آئین نامههای دیوان علیه مرکز لازم الاجرا است و این افراد در حال استیفای حقوق هستند. نیاز نیست تک تک افراد برای این امر مراجعه کنند. نیاز به ملاقات حضوری با رئیس مرکز وجود ندارد اما هر ایده و طرحی باشد از شبکههای مجازی قانونی پاسخگو هستم. بیش از ۱۵۰ پیام در روز را شخصاً پاسخ میدهم. کم کم این فشار کار از روی من برداشته میشود و بخشی از مراجعات کم خواهد شد.
بهادری جهرمی گفت: سه شنبهها از ساعت ۱۱ تا ۱۳ با ثبت نام قبلی زمان ملاقات حضوری در نظر گرفته شده است.
رئیس مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه در رابطه با آئین نامه تعرفه حق الو کاله تصریح کرد: باید جامعه وکالت را در دسترس قرار دهیم ولی اینها به این معنا نیست که اگر وکیلی عددی خارج از عرف گرفت یا موکل رقمی خارج از آن عرف پرداخت کرد مرتکب جرم شده باشد. ما نمیتوانیم وکیل و موکل را ملزم به کاری کنیم. اگر تأمین معاش وکیل انجام نشود مجبور به قبول تعداد پروندههای بیشترمی شود و در حق موکل ظلم خواهد شد.
بهادری جهرمی در رابطه با وعده برگزاری همایش ملی وکلا و کارشناسان رسمی خاطرنشان کرد: ما حداقل سالی یک همایش ملی برای وکلا و کارشناسان رسمی خواهیم داشت. اولین همایش ملی را در ۱۸ تیرماه با حضور اعضای و هیئت مدیره ها در مجتمع شهید بهشتی خواهیم داشت.
وی در رابطه با ادغام کانون وکلای دادگستری و مرکز وکلا گفت: من نظری در این زمینه نداشتم. از من سوالی پرسیده شد و من گفتم پیش زمینه هر موضعی شفاف سازی وضعیت قانونی موجود است. باید تناسب مرکز وکلا و کانون وکلا مشخص شود. عدهای معتقد هستند که عنوان قانونی مرکز وکلا معتبر نیست. عرض من کاملاً حقوقی و تخصصی بود. عرض کردم گام اول برای هر مذاکرهای شفاف سازی وضعیت قانونی موجود است. یکی از آنها عنوان مرکز است. به همان دلیل که عنوان قبلی را آئین نامه مشخص کرده بود رئیس قوه میتوانست به موجب قانون بر اساس صلاحدید هر زمان لازم بود عنوان را تغییر دهد. وقتی قانون نهادی را ایجاد میکند آن نهاد قانونی ایجاد شده است. جزئیات قانون در ماده ۱۸۷ به رئیس قوه قضائیه تفویض شده بود.
بهادری جهرمی افزود: نیاز به قانون جدید نداشتیم اما باز هم قانون جدید تصویب شد. شاید شخصی نظر بدهد در تهران دانشگاه تهران و شهید بهشتی ادغام شود. من در این امر بلانظر هستم. مهم این است که بپذیریم هم دانشگاه تهران و هم دانشگاه شهید بهشتی اعتبار دارند. دانشگاه تهران دانشگاه تهران است و مدرک خود را اعطا میکند. دانشگاه شهید بهشتی هم کار خود را میکند. همان قانون گذار که دو مرکز را ایجاد کند میتواند تصمیم بگیرد که چه کند. هیچ کس نمیتواند خود را بالاتر از قانون بداند. همه باید به قانون احترام بگذاریم. ما وکلا باید ملتزم به قانون باشیم. هر کسی ریشه دیگری را زیر سوال ببرد ریشه خود را زیر سوال برده است.
رئیس مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه در رابطه با اینکه آیا امسال آزمون برگزار میشود؟ من از پرسیدن این سوال تعجب میکنم. آیا میشود قانون را اجرا نکرد؟ آئین نامه میگوید هر سال این آزمون برگزار شود. آزمون برگزار خواهد شد هنوز نصاب، ظرفیت و تاریخ مشخص نیست اما پیش بینی ما این است که در پاییز این آزمون برگزار شود. من قائل به قانون و کارشناسی هستم. قانون برای ما از واژه ظرفیت استفاده کرده و ما مکلف به اعلام ظرفیت هستیم. رئیس قوه قضائیه در مورد ظرفیت به صراحت اظهار نظر کردند. ما مشکلی در مملکت مبنی بر حجم بسیار زیاد فارغالتحصیلان حقوق داریم. مبنای این مشکل چه بوده است؟ آیا مبنا چیزی جز عدم نیاز سنجی و کارشناسی بود؟ اگر هدفمان درآمدزایی و کار بدون کارشناسی نبود الان مردم ما با این مشکل مواجه نبودند. هیچ مسئولی دوست ندارد جوان بیکار ببیند. اگر کسی میخواهد به همین رویه جلو برود هیچ مشکلی حل نخواهد شد و مشکل پیچیدهتر خواهد شد. ما نیاز به کار کارشناسی و نیاز سنجی داریم.
وی ادامه داد: مانند سایر کشورها باید به نسبت تعداد جمعیت و تعداد پرونده نیاز سنجی کنیم که بخشی از این کار انجام شده است و باید ببینیم در کشورمان مطابق با فرهنگ بومی کشور میزان فعالیتهای بالقوه و بالفعل وکیل در دادگاه و خارج از دادگاه را مشخص کنیم. در حال استخراج آماری در این زمینه هستیم. باید توانایی جذب، کارآموزی و میزبانی را در مرکز داشته باشیم. نمیتوان لقمه بزرگتر از دهان برداشت. پیشنهادی را برای هیئت نظارت خود مشخص خواهیم کرد. اجازه دهیم کار از جهت کارشناسی انجام شود نه از جهت سیاسی.
رئیس مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه در رابطه با آموزش کارآموزان تصریح کرد: آئین نامه ویژه کارآموزان در حال تدوین است. برای مثال گفتیم برای کارآموزانی که تحصیلات تکمیلی دارند در مقایسه با سایرین باید تفاوتهایی قائل شد و در جهت تکریم شأن حتی از خود افراد برای آموزش استفاده شود. کارآموز از سطح آزمون گذشته و کارآموز دیگر دانشجو نیست مانند دانشجوی دکتری که نه دانشجو است نه استاد که در فرآیند آموزش خود مشارکت میکند. ما گروههایی را ایجاد میکنیم که تحت نظر اساتید دورهها و کلاسها را برگزار کنند. کسی که حقوق مدنی ۹۰ درصد زده است نباید در کلاس بنشیند بلکه باید آن را تدریس کند اما کسی که مدنی ۲۰ درصد زده است الزام دارد در کلاس شرکت کند.
بنده به شدت مخالف اینم که از رشته های دیگه وارد رشته حقوق بشوند که آخر و عاقبتش بشه که به استاد جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی بگن غرب گرا و به استاد فقید جناب آقای دکتر امیرناصر کاتوزیان بگن ترجمه گرا!!! دوست عزیز باید شالوده طرف در سنین جوانی رشته حقوق باشد تا با ادامه تحصیلات تکمیلی در این رشته در طول زمان و نیز در صورت ممارست در مطالعه و کار علمی و عملی به صورت توأمان، یک فرد مفید برای جامعه حقوقی باشد. نه اینکه در سن ۵۰ سالگی بیاید یک لیسانس حقوق در یک دانشگاه غیراستاندارد بگیرد و با استدلال های مبتدی و سطحی مدعی نقد امثال استاد فقید جناب آقای دکتر امیرناصر کاتوزیان و استاد جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی شود! بنده همین الان با رشته مهندسی معدن از لحاظ کاری بسیار آشنایی دارم از تجزیه و تحلیل مواد مورد نیاز برای حفاری و کان شناسی، اما ذهنم را از روز اول برای کار و مطالعه برای رشته حقوق آماده کردم و این اطلاعات از هجده سالگی تا الان به صورت تدریجی که ناشی از مطالعه و کار عملی می باشد، جمع می گردد و این کجا که شخصی تازه یاد این بیافتد که رشته حقوق را شروع کند! هیچ یک از اساتید حقوق به این شکل حقوقدان نشده است.
تا به امروز فکر می کردم شما تنها وکیل دادگستری هستید اما حالا می بینم که وکیل مدافع رشته حقوق،همه حقوقدانان، وزارت علوم،کانونهای وکلا و یک دوجین شخصیت حقیقی و حقوقی دیگر هم هستید.هزار الله اکبر برای همه هم نسخه می پیچید حق دارید البته چون کارشناس ارشد حقوق خصوصی از دانشگاه علامه هستید و مدنی را هم ۱۰۰ زده اید. دفاع از محدودیت دادن به ظرفیت وکالت کم بود محدودیت در رشته حقوق و میان رشته ای ها را هم با تعصب نسخه پیچی فرمودید.اصلا پیشنهاد کنید قانونی بنویسند کسانی که غیر دانشگاه علامه درس خوانده اند را از دم قتل عام کنند.بهتر نیست؟! جل الخالق. می دانید وکالت در آمریکا و کانادا چگونه است؟ فکر می کنید آنجا از لیسانس حقوق شروع می کنند؟ ببنید شرایط تحصیلات پایه لیسانس در آمریکا برای وکالت چگونه است؟ همین را بررسی کنید برای سنجش قوت استدلالتان کافی است. اتفاقا در آنجا باید یک لیسانس غیر مرتبط داشته باشی تا دیدت گسترده شود. لیسانس حقوق تنها دیدی محدود و متصلب به آدمی می دهد.نمونه اش خود شما. با این ید بیضایی که برای خود ترسیم کردید سیر استدلال و آستانه اندیشه تان را ببنید. دقیق و منصفانه بررسی کنید. شما را به خدا برای زمین و زمان نسخه نپیچید. دیدتان خیلی محدود است آقای امیرحسام .باور کنید که تنها حقوق خوانده اید.مسائل دیگر را برای کارشناسانش بگذارید.شما مگر تحصیلات برنامه ریزی آموزش دارید که راجع به برنامه رشته های تحصیلی نظر می دهید؟ چرا به خود اجازه می دهیم راجع به تخصصهای دیگران ابراز نظر کرده و نسخه هم بپیچیم آنهم اینقدر دگماتیک؟! خوب است حضرت استاد مرحوم دکتر کاتوزیان عضو هیات علمی دانشگاه علامه نبودند وگرنه حکم قتلم را صادر می کردید!ضمنا استاندارد دانشگاهها را هم معیار وزارت علوم تعیین می کند اگر نبود مدرک به دانش آموختگانش نمی دادند.ضمنا آمار قبولی های پیام نور در آزمون های وکالت را نگاه کنید بعد در مورد این دانشگاه ارزنده ابراز نظر بفرمایید.بیهوده برتر نشینی کردن و قمپز در فرمودن که هنر نیست.بدانید که اگر در سایر حوزه ها کار نکنید مدارک حقوقتان بدرد در کوزه هم نمی خورد دوست من.یک وکیل مدعی مثل شما بود پیش از اینکه همکار ما بشود خدا را بنده نبود.اوه بیا و ببین .مگر کسی را قبول داشت. اما اکنون که سال پنجم همکاری اش با شرکت ما را دارد آنقدر افتاده و فروتن شده و محبت می کند که شرمنده می کند انسان را. می گوید گویی چیزی از حقوق نمی دانسته تا پیش از این.به قول خودش شرایط عمومی پیمان خود دنیایی دارد که کشف آن سالها نیازمند زمان است.شما همین توصیه را به من می کنید در حالی که خود آنرا تجربه کرده ام.قبول دارم. باید زحمت کشید.اما دنیای حقوق در عمل دنیای دیگریست.یک توصیه هم به شما می کنم از من بشنو خواستی عمل کن خواستی نه. ذهنیت کلاسیک حاصل از تحصیلات تکمیلی برای یک وکیل حرفه ای از سم مار کبری بدتر است.اگر نتواند خود را با شرایط پراتیک هماهنگ کند هر چه بیشتر بدود جز شکست جیزی عایدش نخواهد شد. ده سال دیگر در سایر حوزه ها کار کن بعد یاد حرف من بیفت.دعایم نکنی ناسزا نمی گویی.مطمئن باش. حالا هم زیادی تند نرو برادر من.
ضمناً دوست گرامی قبل از کتاب های فلسفی استاد جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی؛ کتاب فلسفه حقوق استاد فقید جناب آقای دکتر امیرناصر منتشر شده بود. بنابراین، دوست گرامی بیشتر مطالعه و تأمل و مستند ادعا کنید.
هرگز در مورد تقدم و تاخر انتشار آثار حرفی نزدم.اتفاقا در این زمینه خود این وسواس را دارم که حقی از السابقون آثار علمی و فکری ضایع نشود حتی اگر مخالف اندیشه شان باشم.از استادانم شنیدم که گشایش باب بحث فلسفه حقوق در ایران توسط آقای دکتر لنگرودی ابتدا شده است. اتفاقا در کلاسی پیرامون همین بحث که با شما دارم و شما جر می کشید بزرگانی بحث کردند که به لحاظ امانتداری از ذکر نامشان معذورم.دانشجویی در این باب کنکاشی کرده بود.بسیار بحث بالا گرفت.خوشبختانه آنجا مریدی وجود نداشت وگرنه ای بسا سرها می شکست و دندانها!! (خانم زنده نام اینجا واقعا ایموجی لازم که چه عرض کنم حیاتی است)
ضمنا دوست گرامی شما خارج از گود هستید و ما وسط میدان! این کجا که شما لایحه بنویسی بدی دست نماینده با وکیلی که خودش لایحه می نویسد و خود آن را برای قاضی یا بازپرس با دفاع شفاهی تبیین می نماید! دوست عزیز فقط وکلای دادگستری این حرف بنده رو می فهمند. من همین پارسال کتاب کاغذین جامه از آقای دکتر جعفری تبار، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه تهران رو مطالعه کردم برا لایحه نویسی علمی و حرفه ای. دوست عزیز عرصه وکالت حرفه ای از دو دوزه بازی و دلال بازی جدا هستش.وکلای با شرف وقتی در سوگند مراسم تحلیف بر این اصل سوگند یاد می کنند و در عرصه وکالت هم اون سوگند به شرف و وجدان بیدار شون همیشه جلوی چشمشان است! موفق باشید دوست گرامی.
من خارج گود نیستم.گود می سازم تا چون شماهایی داخل آن بشوید. در زندگی ام هرگز لایحه دست کسی نداده ام چون کسی که از من لایحه بگیرد اصلا صلاحیت حضور در محکمه ندارد.البته تا امروز وکیلی هم ندیده ام که لایحه به تمام معنا بنویسد.سوای ضعف در بنیان استدلال ها و دستخط های به غایت مبتدیانه اکثرا جمله بندی هایشان هم نیاز به ویرایش دارد. متاسفم که باید برای لایحه نویسی کتاب منتشر شود.این نهایت اضمحلال یک جامعه تحصیلکرده نیست که برای نوشتنش که اصلی ترین ابزارش هم هست راهنما بنویسند؟! تازه شما افتخار می کنید که اثر حضرت استاد دکتر جعفری تبار را خوانده اید. وکیل بایدقریحه لایحه نویسی داشته باشدآنهم با خطی خوش،متین،مستدل پر مغز و البته موجز. اینها نباشد وکیل چکاره است؟ در مورد سوگند نوشته اید.از این سوگندها بسیار دیده ام.لازم نیست به سوگند اشاره بفرمایید.فعلا رقم واقعی حق الوکاله را به اداره دارایی راست و حسینی اظهار بکنندو مالیاتش را بپردازند مابقی سوگندها پیکش.اینجا رسانه عمومی است و باید آب کشیده حرف زد اما چیزهایی از برخی همکاران شما دیده ام که اگر اینجا بنویسم حرمت نوشتار شکسته می شود که مایل نیستم.
دوست گرامی آقای سعیدی واقعا شما فکر می کنید کتاب های استاد جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی فقط به همین دو تا کتاب که گفتید خلاصه میشود!؟ دوست عزیز شما باید از کتاب مقدمه عمومی علم حقوق استاد تا آخرین اثر ایشان به نام علم موضوع شناسی یا فقه الموضوعات را خوانده باشید تا بتوانید بگویید مکتب فکری ایشان چگونه است! بنده در چند ماه پیش آخرین اثر ایشان را مطالعه کردم که برای هر بخش آن که شامل ۵ تا ۱۰ صفحه می شد گاهی ده کتاب از آثار قبلی ایشان را که در کتاب به آنها ارجاع داده بودند، کنار آن مطالعه می کردم که مقصود یک خط از آن کتاب را متوجه شوم بعد شما با خواندن روزنامه وار دو کتاب متوجه مقصود ایشان می شوید و تازه یک مجتهد و حقوقدان تراز اول جهان اسلام را هم نقد می کنید!!! و می گویید که ایشان غربگرا هستند! دوست گرامی اگر میخواهید حقوق خوان خوبی باشید راه درازی در پیش دارید! شما رو فقط از باب مثال ارجاع می دهم به آثار فلسفه فقه فقهای آندلس. دوستانی که تئوری موازنه یا الفارق استاد را خوانده اند می دانند که نمی شود این کتاب رو روزنامه وار خواند و در کنار این کتاب شما باید بر سایر کتب استاد تسلط داشته باشید تا متوجه مقصود ایشان شوید. جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی عادت در کتبشان تقریبا فقط به کتاب های خود و کتب اصلی فقه اهل سنت و امامیه ارجاع می دهند و این یعنی موقع خواندن کتب استاد باید تمام کتب ارجاعی کنارتان باشد تا متوجه مقصود ایشان شود بنده بعضی مواقع هر پنج جلد مبسوط در ترمینولوژی حقوق ایشان علاوه بر کتب ارجاعی در هنگام مطالعه کنارم هستش. بعد شما با خواندن روزنامه وار دو کتاب ایشان خیلی راحت می گید ایشان فلسفه فکری شان از غرب گرفته است!!! خیلی جالب است دوست عزیز. من افتخار می کنم که فلسفه و راه مکتب فکری ام به این دو استاد گرانقدر نزدیک است. هم رشته ای گرامی یادم هست حدیثی را روزی از ائمه علیهم السلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خواندم که مضمونش این بود: عالم کسی است که علم دیگران را به علم خود اضافه کند. ضمنا شما شالوده حقوق رو در دانشگاه غیر حضوری پیام نور خوندید و منابع از قبل برای شما که فقط تستی مدرک گرفتید از قبل معلوم بود ولی در دانشکده ما استاد برای یک درس ده منبع با الویت منبع اصلی ذکر می کرد و تشریحی امتحان می دادیم و نه تستی! دوست گرامی اصل شالوده حقوقی شما در دانشگاه پیام نور بنا شده.
آقای امیر حسام خان! باز باید مواردی را که می نویسم تکرار کنم؟ پرسیدم کجا استاد را به غربگرایی متهم کرده ام و خواستم نشانی اش را بدهید.بدون این کار باز تکرار کرده ایدحرفتان را؟! بعد هم اینکه مقصود از خواندن آثار افراد که شناخت یا نقد آنان نیست.مقصود آموختن است. از حواشی این آموختن شناخت نویسنده است.ضمنا جناب دکتر لنگرودی تا جایی که می دانم مکتب خاصی ندارند که بشود بدان پی برد.در مورد فلسفه فقه هم باز کلامم را درست نخوانده اید.گفتم “در آثار خاور میانه” اثری از فلسفه فقه نمی یابید. اندلس خاور میانه است؟ این حرفتان که تایید حرف من بود. آثاری مثل الفارق دایره المعارف اندیشه جستجو گرانه استاد است.اما در مورد موازنه ها شاید شما اطلاع نداشته باشید اما این تئوری را پیشتر و در سالهای اول انقلاب به قلم بنی صدر در کتاب موازنه ها خوانده بودم.خاطرم هست که این کتاب در آذر یا دی ماه ۵۷ منتشر شد.البته در آنجا تئوری موازنه بیشتر به مباحث اسلام سیاسی و مقوله توحید پرداخته است که بحث دعوای روز ما با مارکسیستها و التقاطی ها بود.آقای دکتر لنگرودی آن نظریه را به عالم حقوق تسری داده اند.البته من چاپ اول تئوری موازنه استاد لنگرودی را دارم.باز باید تاریخش را با تاریخ موازنه های بنی صدر تطبیق بدهم مبادا حقی از آقای دکتر لنگرودی ضایع گردد.
بر من ناز فروخته اید که در دانشگاهی غیر حضوری شالوده اندیشه حقوقی خود را بنا کرده ام و شما در محضر استادانی بوده اید که ۱۰ منبع معرفی می کرده اند.اولا من شالوده فکری داشتم و به دانشگاه رفتم.رفتم تا آن شالوده را بر پایه فقه امامیه مرتب کنم.ثانیا دانشگاه پیام نور آن سالها غیر حضوری کامل نبود و آزمون تشریحی هم داشت.آنجا هم کلاس بود و هم بحث می شد.اما مهم تر از همه اینکه فکر می کنید اگر استاد ۵۰ منبع هم معرفی کند دانشجو وقت خواندن دارد.خدا وکیلی شما برای هر درس ۱۰ منبع خوانده اید؟ اینجا ایران است و من و شما که دانشجوی ایرانی را می شناسیم.چرا اغراق می کنید؟در مقطع ارشد بهترین دانشگاه کشور استاد سه منبع معرفی می کرد فغان دانشجویان به آسمان بود. اتفاقا در همان دانشگاه خود شما سرآخر منبع امتحان ترم جزوه ای بوده که از تقریرات استاد داشتید.نبود؟فکر می کنید من از مریخ آمده ام ؟ نفی دیگران می کنید لااقل خود را صادقانه معرفی کنید.۵ درس هم که در یک ترم داشته باشی برای هر کدام نه ۱۰ که ۳ منبع معرفی شود می شود ۱۵ منبع.شما هر ترم برای ۵ درس ۱۵ منبع خوانده اید آن هم در دوره لیسانس؟! شما را به خدا کمی از آسمان به زمین بیایید و زمینی حرف بزنید.حالا ما ها ضعفای حقوق اما شما که زعما هستید کمی راست بگویید و فروتن باشید! یادتان باشد من شخصا حقوق را علم نمی دانم با این وجود هرگز کتابی را روزنامه وار نمی خوانم و نخوانده ام.سری به کتابهای حضرت استاد جناب دکتر اردبیلی در سری جزای عمومی بزنید.آیا حیف نیست تراوش آن قلم توانا و اندیشه استوار روزنامه ای خوانده شود ؟ اصلا شدنی است؟ کمی فروتن باشیم.به خدا زیانبار نیست.عزت زیاد.امیدوارم فرانسه خوش بگذرد.
دوست گرامی من نیز کتب آقای محقق داماد را می پسندم اما بیشتر به منابع درجه یک فقهی و کتب استاد جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی و استاد فقید جناب آقای دکتر امیرناصر کاتوزیان رجوع می کنم و در حال حاضر هم برای آزمون دکتری حقوق خصوصی و یادگیری زبان فرانسه برای جلای وطن در جهت ارتقای سطح کیفی معلومات حقوقی خودم و اخذ پذیرش از دانشگاه پاریس یک (سوربن) تلاش می کنم. امیدوارم موفق و پیروز باشید.
کتب استاد محقق داماد واقعا کم نظیرند.اندیشه تحلیلی و اصولی ایشان هم بی نظیر است.اگر اینها را در کنار شخصیت آزاده و با تقوای استاد بگذاریم جورچین یک فقیه عالی مقام تکمیل می شود. در دوره لیسانس قواعد فقه را که می خواندم چند منبع را بررسی کردم. اثر دوجلدی ایشان آنقدر گویا و روان نوشته شده که حظ می بردم.البته بعدا منبع اصلی درس هم بود. گفته اید بنای جلای وطن دارید موفق باشید اما حیف نیست وطن عزیزمان را از وجود ذی وجود خودتان محروم کنید.غرب و فرانسه مگر چیزی هم برای یاد دادن به شما دارند؟ چرا برای تحصیل در مقطع دکتری همین جا دانشگاه علامه را انتخاب نمی کنید؟ شما که بسیار به غرب تاختید و می تازید علی الاصول دیگر نباید برای تحصیل به آنجا بروید.
جناب آقای سعیدی اگه جنابعالی در آزمون شکیل و استانداردی که قوه قضاییه توسط یک شرکت خصوصی برگزار کرد و نه توسط سازمان سنجش، صرفاً به صورتی تستی جواب سؤالات را داده اید اما بنده علاوه بر جواب تستی به صورت تشریحی هم به سوالات پاسخ داده ام! دوست گرامی دانشمند موفق و پیروز باشید.
خیلی جالبه واقعاً، آقای سعیدی یعنی آیین نامه تعرفه حق الوکاله به من وکیل امر میکند که مطابق تعرفه، حق الوکاله بگیرم!؟دوستان خواهشاً در این موردی که ایشان گفته تأمل کنید و نظردهید.
به شما چنین امر نمی کند.قرارداد خصوصی وکالت آزاد است اما می گوید تعرفه ات را راست و حسینی به اداره مالیات اظهار کن.به ضمانت اجرای کیفری هم تهدیدت کرده است یعنی آمره است و عمل کن آقای وکیل .ماده ۲ را که قبلا برایت گذاشتم. دوست من شما یک وکیل محترم هستید با یک محدوده از پرونده ها.من کم توان اما تیم وکلا را هدایت می کنم.با مسائلی مواجه می شویم که معلوم نیست در هزار سال وکالتت با آنها مواجه شوی. گفتم هزار سال چون کانون بازنشستگی ندارد و اگر هزار سال عمر کنی باز وکیلی.حکم بازنشستگی عزیزان (زید الله عمرهم)با گواهی فوت آنان صادر می شود که امیدواریم خداوند طول عمرشان عنایت بفرماید و جامعه از این مصادر پر فیض قرنها بهره مند گردد.
بنده با نهاد مرکز مشاوران مشکل دارم نه عزیزانی که خب طبق ایین نامه رفتند ازمون قبول شدند
این که با ایین نامه یک نهاد موازی با یک نهاد مستقل مدنی تشکیل بدن فقط نشان از ضعف دیدگاه داره
دوست گرامی آقای سعیدی به نظر بنده شما هنوز یک جلد کتاب از استاد جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی هم مطالعه نکردید اگر مطالعه کرده بودید این حرف را نمی زدید استاد در کتاب رنسانس فلسفه جلد اول و مجلدهای ۲ تا ۵ به شدت فلسفه غرب بویژه ارسطو را نقد نموده اند و به دلیل تسلط فوق العاده بر فقه امامیه و اهل سنت به شدت به حقوقدانان و مورخان غربی از جمله جورج سارتون تاخته اند و بر پویایی فقه تأکید نموده اند! شاهد این ادعا را می توان در مورد موضوع استفاده بلاجهت در صفحات پایانی آخرین اثر استاد به نام علم موضوع شناسی یا فقه الموضوعات مشاهده نمود که با تفسیر آیه ۳۹ سوره نجم (لیس للانسان الا ما سعی) پویایی فقه اسلام را به رخ می کشد که ناکارآمدی مواد ۳۳۶ و ۳۳۷ قانون مدنی را هویدا می کند! دوست گرامی عرصه وکالت عرصه جوانان است و نه بازنشستگان و زمان این استدلال های سطحی و مبتدی گذشته است و بنده افتخار می کنم که مرید و شاگرد حضرات گرانقدری چون استاد فقید جناب آقای دکتر امیرناصر کاتوزیان و استاد جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی هستم و این بزرگان را الگوی خود قرار می دهم و آنچه خود دارم از بیگانه تمنا نمی کنم! استاد بزرگوار دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی در کتاب دایرهالمعارف اسلامی، بخش قضایی گریزی به نهج البلاغه مولا علی علیه السلام می زنند و عنوان می نمایند که در نامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر، طرح اولیه دیوان عالی کشور را طرح ریزی نمودهاند و در زمان عصر رنسانس، اروپاییان این سرقت علمی را از مسلمانان انجام داده اند. بعد با این تفاسیر خیلی جالب است بدون استدلال و مطالعه کتب این اساتید به استاد دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی می گویید غربگرا و به استاد فقید جناب آقای دکتر امیرناصر کاتوزیان می گویید ترجمه گرا!!! دوست گرامی شما رو توصیه می کنم به تدبر و مطالعه بیشتر!
هرکسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
اول بگو من کجا گفته ام آقای دکتر لنگرودی غربگراست؟! نشانی اش را بفرما لطفا. چرا درست نمی خوانید نوشته ها را دوست من؟! فقط می خوانید که پاسخ بدهید. گفتم و باردگر می گویم که اندیشه حقوقی جناب آقای دکتر لنگرودی متاثر از فلسفه غرب است.این به معنای ضدیت ایشان با فقه نیست که شما مثال آورده اید.کجا چنین قضاوتی می شود کرد؟! شما کارشناس ارشدید! وانگهی به فرض که چنین باشد آیا نقد فلسفه ارسطویی نقد کلیت فلسفه غرب است که به قول شما “ایشان به شدت نقدش کرده” باشند؟ واقعا شما بر این باورید؟! سارتون هم با اینکه شیمیدان است مورخ علم بوده است در هاروارد.بسیار تلاش کرد تاریخ علمی جامع بنویسد که عمرش کفاف نداد. آیا نقد مورخ علم معادل نقد فلسفه غرب است؟ آقای کارشناس ارشد تاکید بر پویایی فقه نافی اثر پذیری از فلسفه علم حاکم بر غرب نیست. کما اینکه شما می بینید ایشان اولین حقوقدان ایرانی است که باب فلسفه علم حقوق را در ایران می گشاید.شما بفرمایید در کدام اثر علمی خاورمیانه بویژه در فقه امامیه یا عوام بحث فلسفه فقه وجود دارد؟ برادر من متصلب نباشید.اندیشه اینها همه برگرفته از فلسفه غرب است و این ایراد هم نیست.نوگرایی و پویایی است.غربی ها هم در حقوقشان بسیاری چیزها از فقه ما ایده گرفتند و شاخ و برگ دادند.پس خودشان را نفی کنند؟بحث سقوط تعهدات در قانون مدنی فرانسه را با فقه و قانون مدنی ما مقایسه کن.حتما کرده ای! کارشناس ارشد هستی .چرا شما مدام با زبان نفی سخن می گویید. مگر ترجمه ایرادی دارد که بر من تاخته اید؟ روانشاد دکتر کاتوزیان مدتی را در فرانسه بوده اند.می شود از منابع آنجا استفاده نکرده باشند؟ بعد ایشان مجتهد مسلم در حوزه حقوق خصوصی بودند.خب تلفیقی از اندیشه ها را تحلیل و منتشر کردند. من می گویم آن مرحوم جلیل القدر حد وسط حقوق فقه بنیان و حقوق غرب بنیان بودند.یک نظر است.این چه ایرادی دارد؟ می دانید مشکل کجاست؟ مشکل اینجاست که شما هم کارشناس ارشد هستید (یعنی پا در مسیر اجتهاد حقوقی گذاشته اید به قول خودتان از دانشگاه فلان و بهمان) هم هنوز مرید مانده اید.اینهاست که مشکل ایجاد می کند. کارشناس ارشد که مرید نمی شود دوست من. ما دست معلمانمان را می بوسیم اما مرید بودن با تحصیلات تکمیلی داشتن اصلا سازگار نیست.در دانشگاه مخصوصا در مقطع ارشد به ما یاد دادند بی رحم باشیم.بیاندیشیم.حرف بزنیم ولو اشتباه باشد.اینگونه از تراوش فکری شما بر میاید گویا در دانشگاه شما مرید پرورش می دهند.فکر می کنید استاد لنگرودی می پسندند که شما مرید باشید؟! ناامیدم کردی امیرحسام.بعد هم گفتید که کتابی از دکتر لنگرودی نخوانده ام.حداقل به متن دقت می کردید.مگر به تئوری موازنه اشاره نکردم.همچنین یادم آمد که بگویم مجموعه الفارق را با لذت خواندم. اتفاقا خاطرم هست که در آن مجموعه استاد در یکی از یادداشتها بطور خلاصه به موضوع “ضعیف” پرداخته اند که اتفاقا با اینکه مبنای فقهی دارد اما در فقه به آن چندان پرداخته نشده که برای من بسیار جالب بود.اینطور پیش برویم امیر حسام خواهد گفت سعیدی خواندن نوشتن نمی داند(اینجا یک ایموجی لازم داشت خانم زنده نام)
نکنه شما منظورتون کارچاق کن و دلال هستش! دوست گرامی اتفاقا با همین تز دارم وکالت تخصصی میکنم! شما که یک روزم وکالت نکردی دوست عزیز اتفاقا به همین دلایلی که گفتید ورود این شکلی امثال این آدم ها برای جامعه وکالت سم است چون نه درسی خوندن و نه پروانه وکالت دارند و فقط ادعای رانت و نفوذ دارند! چه بهتر امثال این آدم های بی سواد وارد جامعه وکالت نشوند!
سلام.دوستانی که میگن اسم مرکز مشاوران شده مرکز وکلا پس فرقی با کانون نداره کارآموزی شم شده مثل کانون صحیح می فرمایند ولی زمانی که شروع بکار کردین و گیر یه موکل بد افتادین و کارتون به نهاد نظارتی مشاوران افتاد وهر سال برا ی تمدید پروانه نیاز به موافقت همون نهاد شدین فرق استقلال مرکز وکلا با کانون وکلا متوجه میشن ای کاش میشد مثال شو گفت. بازم خدا رو شکر امسال آزمون میگیره و خدا کنه جوانان بیکار قبول بشن نه افرادی که رشته های دیگه اومدن یا شاغل هستن چون بنظرم چند هزار نفر دیگه اضافه بشن یا نه فرق ساری نمیکنه مگر اصلاح قانون وکالت و تصویب طرح اسکودا که هر چند کامل نیست بنظرم ولی ازوضعیت فعلی خیلی بهتر میشه …
آقای سعیدی عزیز، اصلا آزمون وکالت کانون وکلا بنابر ادعای شما قانون محور است نه حقوق محور! آزمون کارشناسی و کارشناسی ارشد که آب دوغ خیاری که نیست! برادر من، بنده کارشناسی و کارشناسی ارشد حقوق خصوصی بدون سهمیه دانشگاه علامه طباطبایی درس خوندم و الان علاوه بر وکالت در دو شرکت مهندسی معدن در تهران مشاوره حقوقی تخصصی هستم و وقت اینکه در مؤسسه های آمادگی آزمون وکالت مشاوره دهم ندارم. جنابعالی، صرفاً در آزمون سردفتری اون هم مرحله اول قبول شدید و نه سردفتر و نه قاضی و نه وکیل هستید! بفرمایید شما کجا درس خوندید!؟ و در حال حاضر مشغول چه فعالیت حقوقی هستید!؟
امیرحسام جان من مهندس مکانیک هستم در دانشگاهی ویژه درس خوانده ام دانشگاهی که افتادن یک درس در آن مصادف با اخراج دانشجو بود و تصور آن برای شما هم کابوس است.طراح تجهیزات تحت فشار هستم.در طراحی یک المان تنها طراح حاضر در ایران هستم که توان طراحی دارد. سالها پیش با وقت آزادی که در میان شغلم به سختی دست و پا کردم در ۵ ترم با میانگین ۱۷ از دانشگاه پیام نور لیسانس حقوق گرفتم (که دانشگاهی الحق وزین بود و آشنایی ام با کتب و اندیشه های بزرگان حقوق را مدیون این دانشگاه ارجمند هستم) و سپس با معدل ۱۸/۰۶ از دانشگاه تهران درجه کارشناسی ارشد را اخذ کردم.در باره مشرب فکری ام بگویم که به شدت گرایش اصولی دارم. به فقه بسیار عشق می ورزم مخصوصا محضر حضرت استاد جناب دکتر مصطفی محقق داماد را بسیار پسندیدم و می پسندم.اقیانوسی از دانش است این مرد بزرگ.نمی دانم محضرشان را درک کرده اید یا خیر؟ تدقیق در نظریه عمومی شروطش مرا مست کرد. توصیه می کنم کتاب ایشان را اگر ندیده اید حتما ببینید.این را گفتم تا بدانید به اندیشه های دکتر لنگرودی نیز از این باب عشق می ورزم که با فقه هم ناآشنا نیستم و از سر نادانستن به تحلیل اندیشه آقای دکتر لنگرودی نپرداخته ام. نظریه موازنه های حضرت استاد لنگرودی واقعا ایده بخش است لذا باز توصیه می کنم اگر نخوانده اید حتما به دقت بخوانید.من البته شخصا گرایش حقوق نظری را بیشتر از حقوق عملی و وکالت می پسندم.مهندسی و ریاضیات ذهن را پرواز می دهد. خدا می داند که به سردفتری هم به چشم یک خدمت نگریستم نه حرفه و ظرف ۱۴ روز هم برای آزمونش آماده شدم. تعجب کردم که عده ای می گفتند سگ سال برای آن درس خوانده اند.این حرفهای نسنجیده را که می گفتند آزمون سردفتری فلان و بهمان بوده است را مطلقا قبول ندارم چون خودم بی واسطه آزمون دادم و بدون حاشیه هم قبول شدم. البته قدری حرفه ای امتحان دادم و متناسب با ضرایب دروس وقت گذاشتم.اکنون نیز مدیر حقوقی یک شرکت بسیار بزرگ هستم و سوای اداره امور جاری حقوقی و قراردادهای داخلی و پرونده های متنوع دعاوی و تعامل با وکلای عدیده ( که شما برخی شان را می شناسید و به بزرگی ایشان معترفید) تنظیم قراردادهای بین المللی ایشان و چند شرکت دیگر هم کاملا با من است.اینها را گفتم تا بدانی که این درویش قدری با عالم حقوق آشنا هست و در این فضا تنفس کرده.البته دانش و فضل شما را ندارم و حقوق نمی دانم اما اندک آشنایی دارم.تمام بحثم با دوستان این است که شخصا از توهین و تفرعن علمی که برخی از حاضرین در این سایت و جاهای دیگر به خرج می دهند و دیگران را خفیف می کنند مکدر می شوم.بدبختانه در میان دانش آموحتگان حقوق اپیدمی این ویروس همه جا هست.کسی دیگران را قبول ندارد. بعد خودش را هم که ارزیابی می کنی می بینی چیز دندانگیری در انبانش نیست. نمی دانم انسان با اینهمه مجهولات چه می داند که به سادگی میاید و خود را علامه معرفی می کند؟ واقعا چه می دانیم دوست گرامی؟هرچه پیش می رویم می بینیم هیچ نمی دانیم. دانشگاه و معدل و رشته و اینها که مناط اعتبار توانمندی نیست! پس چرا دلها را برنجانیم.؟ مگر ما که هستیم؟! بنده که خدا که می داند اینگونه می اندیشم.شما را نمی دانم.هرجا دیدید اشتباه می کنم نقدم کنید اما نقد اندیشه مدار نه بیان تخریبی.اصلا نگویید که من چیزی نمی دانم که خود معنرفم.شما از دانایی خود به این جمع تزریق بفرمایید و البته توقع نقد هم داشته باشید. عزت زیاد
وقتی صراحتا مرکز شده مرکز وکلای قوه قضائیه ،دیگه این ک بگیم وکیل نیستند صحیح نیست.وبیش از۲۰ هزاروکیل قوه قضائیه سالهای سال است وکالت میکنند ودرآمد دارند.و آخرین ازمون بیش ازهشتادهزارنفر شرکت کردند…پس کسانی که آزمونها قبول شدند ونمیخان آزمون بدن ودغدغه ندارن خواهشمند است اظهارنظر تضعیفی درحق دواطلبان وکالت نکنید وفرقی نداره کدام قبول بشیم مامیخواهیم وکیل بشیم چه مرکز وکلای قوه قضائیه چه کانون وکلا واسکودا.باتشکر وآرزوی موفقیت داوطلبان وکالت
برادر عزیز طبق قانون کل بشریت طبق عقل طبق منطق طبق عرف طبق هرچیزی که شما فکرش رو بکنی نمیشه حیات و ممات وکیل دست قوه قضاییه باشه و کسی تحت تسلط قوه قضاییه است وکیل نیست وکیل در همه جای دنیا کسی است که مستقل از قوه قضاییه باشد حالا یه عده به زور بخوان عنوان وکیل رو براش استفاده کنن تغییر ماهوی ایجاد نمیکنه.
دادسرای رسیدگی به تخلفات ودادگاه انتظامی دارند دقیقا مثل کانون.مگربگوئیم کانون به تخلفات وکلا صوری رسبدگی میکند
دوست گرامی آقای سعیدی، فقط در مواردی که قانونگذار رد عین را به طور منصوص در جرایمی مانند کلاهبرداری و سرقت و غیره در قانون پیش بینی نموده است باید طرح پرونده در دادگستری در قالب شکایت کیفری مطرح شود و این تکلیف قانونگذار برای شاکی است و جزء حیل قانونی محسوب می شود! برای مثال آیا می توان برای جرمی به مانند خیانت در امانت به جای دادخواست؛ به صرف شکایت و حکم کیفری بسنده کرد!؟ خیر دوست عزیز، باید اول شکایت کیفری طرح و حکم کیفری قطعی تحصیل و بعد از آن برای رد عین یا مطالبه خسارت ناشی از خیانت در امانت کیفری، دادخواست تقدیم نمود که برای این کار چه همراه با شکایت کیفری به عنوان ضرر و زیان ناشی از جرم که در دادگاه کیفری به تبع امر کیفری رسیدگی می شود و چه بعد از قطعیت حکم کیفری به صورت مستقل دادخواست تقدیم دادگاه عمومی حقوقی نمود؛ باید هزینه دادرسی پرداخت کرد. این موارد نص دارد!
عزیز دل برادر اینها که شما اشاره کرده ای از مصادیق جزمی و از کلیشه هاست.همه تاکتیک طرح دعاوی جایگزین یا به قول حضرت استاد جناب دکتر شمس “ابزارهای آتشین” آیین های دادرسی منحصر به این موارد نیست.گاه به جای یک دعوای مالی شکایتی کیفری و کاملا متنافر مطرح می کنی و نتایج عملی خودت را از آن می گیری مثلا چون دلیل از پیش مهیا نداری و به دنبال ادله می گردی برایت دلیلی دست و پا می شود.گاه هم اگر وکیل باهوشی باشی اصلا نوبت به طرح دعوای حقوقی نمی رسد تا فرصت به استفاده از این دلایل باشد.صرف یک شکایت کیفری موضوع را در بیرون از دادگاه حل می کند.از ۱۳۹۰ کارآموز شده ای توقع هست که این ظرافت ها بدانی نه اینکه دگماتیک نظر بدهی.وکالت حوزه حقوق عملی است. خیلی به کتابهای دکتر کاتوزیان کاری ندارد.البته شاید شما سبک خاص خود را دارید که حقتان است اما با این دیدگاه و روش اگر وکیل طرف مقابلتان حرفه ای و هوشمند باشد حتما دعوا را باخته اید.
با سلام خدمت دوستان
بنده به عنوان وکیل کانون به همه دوستان و همکاران مرکز احترام میگذارم و برای خود شانی بالاتر قائل نیستم ولو ذره ای.
از لحاظ علمی نمیدانم قبولی در کانون ملاک است یا نیست. همین را بگویم که همزمان در آزمون هر دو نهاد شرکت کردم و در مرکز پذیرفته نشدم.
امیدوارم همه کسانیکه در آرزوی اشتغال به وکالت هستند به آن برسند.
اقدامات رئیس جدید مرکز ستودنی است اما نمیدانم برای این سوال که وکیل می تواند زیر نظر قوه باشد یا نه چه پاسخی دارند.
ببینید عزیزان شما به عنوان وکیل روزی ممکن است در مقابل یک مقام و صاحب سمت از موکل مظلومتان دفاع کنید. اگر وکیل مرکز باشید والله نمی توانید جلوی خودسری های احتمالی قاضی و دفترش را بگیرید. این استقلال شما از قوه است که به شما جسارت فریاد زدن می دهد.
امیدوارم کانون و مرکز یکی شود در هر قالبی؛ ادغام الحاق و… فقط وکیلی زیر نظر قوه نباشد. عقل سلیم هم این را می پسندد که وکیل مستقل باشد نه اینکه قوه بد است یا …
موفق باشید
آفرین بر علیرضای گرامی.این ادبیات نسبتا پسندیده تر است تا اینکه همه را با توهین نفی کنی و بگویی فقط خودم.با این ادبیات شما بهتر می شود با جامعه سخن گفت.سپاس از درک بالایی که بخرج دادید.من سخنگوی ۱۸۷ نیستم.مدافع منطق و ادب هوشمندانه ای هستم متناسب با سطح جامعه کنونی ایران.قبول دارم که اگر جامعه ایده آل باشد استقلال وکیل با معنایی که شما گفته اید می تواند بهتر باشد یا مثلا قوه مجریه از قضاییه کاملا متنزع گردد اما ما باید واقعیت ها را ببینیم.اینجا ایران است.با مقتضیات جغرافیایی و اقلیمی خودش. نخبگانش در حدی نیستند که در نخبگان جوامع هوشمند دیده می شود.آنجا بیشتر منافع جمعی مطرح است اما نخبگان ما به متافع فردی بیشتر حریصند.طرف جراح قلب است بساز بفروش شده، وکیل است همینطور بعد میآید فریاد وا مصیبتا سر می دهد که وضع خراب است و درآمد نداریم و از این حرفها.همین فرد به کسانی که مطابق قانون جذب وکالت شده اند در رسانه ها لقب توهین آمیز وکیل چینی می دهد! گویی خودش محصول مرسدس بنز آلمان است.زمانی که در جلوی کانون وکلا و کارگشایان در پیاده رو می ایستادند و التماس می کردند بیا وکیل شو خودش وکیل شده (کتاب داستان یک زندگی را بخوانید)حالا اصلا خدا را بنده نیست.ادب نخبگی کجا رفته؟!
با ادب و متانت با مردم سخن بگوییم. حالا گیریم عده ای ضعیف ترند مثلا که البته این حکم عام نیست. تخریبشان که کار درستی نیست.با دوستی و مفاهمه باید مساله را حل کرد.
اما علیرضای گرامی اینکه فرموده اید وکیل مستقل می تواند یکه تازی قاضی را مهار کند را قبول ندارم.اصلا اینگونه نیست. برای قضات درستکار که تعداشان کم هم نیست تفاوتی ندارد که وکیل اسکودایی است یا ۱۸۷ و اگر قاضی ناسازگار باشد هم باز فرقی برایش ندارد.آنچه مبناست سلوک و قوت منطق ماست.ربطی به سازمان های وکالتی ندارد.این اندیشه من است. وانگهی اگر عزیزان کانونها این اندیشه و دغدغه را داشتند چرا زمان تصویب این قانون سکوت کردند و حالا به فغان و فریاد آمده اند؟! ماشاله همه معنرضین که پیران و سالخوردگان اسکودا هستند.وکلای امروزی نیستند که آن زمان در جریان نبوده باشند.ضمنا شخصا با ادغام مخالفم و دلیل هم دارم که شرحش بماند برای بعد.