اعتراض اساتید رشته باستانشناسی به طرح مجلس: قانون را به نفع سودجویان تغییر ندهید
پایگاه خبری اختبار- ۶۱ استاد باستانشناسی دانشگاههای سراسر کشور در نامهای سرگشاده به قالیباف، خواستار متوقف شدن «طرح استفادۀ بهینه از اشیای باستانی و گنجها» شدند.
به گزارش اختبار، تدوینکنندگان این طرح که روز ۱۱ اردیبهشت در مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شده است، با شعار اشتغالزایی برای فارغالتحصیلان دانشگاهی و ورود ارز به کشور، پیشنهاد اعطای مجوز کاوشگری به افراد و فروش اشیای باستانی کاوششده توسط آنها را مطرح کردهاند.
اساتید دانشگاهی معترض، ضمن تشریح ایرادات این طرح نوشتهاند:
در مقدمۀ طرح، اشاره شده که در کشورهای مصر و انگلستان چنین قوانینی به تصویب رسیده است. تنها یک نگاه به وبگاه دولت بریتانیا درخصوص وظایف شهروندان در قبال کشف آثار باستانی، حاکی از کذب بودن چنین ادعاهایی است، ایضا مطالعۀ قوانین بسیار سختگیرانه کشور مصر در همین مورد… هدف باستانشناسی گنجیابی! یا پیداکردن دفینه نیست، بلکه هدف اصلی بازسازی نظام زیستی/معیشتی و… اجدادمان است. سپردن چنین فرایند پیچیده و تخصصی به افراد مطابق با موارد مطروحه در ماده های شماره ۳ و ۴ طرح یادشده، درست به مثابه تیغ به کف زنگی مست دادن است.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
جناب آقای دکتر محمدباقر قالیباف
باسلام،
احتراماً به استحضار میرساند، اخیراً و به صورت مکتوب طرحی مشاهده شده است باعنوان «استفادۀ بهینه از اشیای باستانی و گنجها» که توسط تعدادی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی تدوین گردیده و گویا قرار است تا با طی کردن مراحل اداری، روال قانونی خود را در مجلس محترم طی کند. تنها یک نگاه گذرا به طرح از جانب هر دانشآموختۀ باستانشناسی کافیست تا روشن سازد که تهیهکنندگان طرح یادشده، نه تنها از بدیهیات و الفبای رشتۀ باستانشناسی بیاطلاع بودهاند، بلکه از مشاورۀ هیچیک از نهادهای رسمی باستانشناسی کشور (پژوهشکدۀ باستانشناسی در پژوهشگاه میراث فرهنگی، انجمن علمی باستانشناسی ایران، کارگروه باستانشناسی در وزارت علوم) نیز کوچکترین بهرهای نبردهاند؛ نفس حضور واژۀ سخیف و گمراه کنندۀ «گنج» در عنوان طرح، خود بسیار گویاست.
صرف نظر از مغایرتهای آشکار و واضح طرح یادشده با قوانین مصوب جمهوری اسلامی ایران همچون: لایحه قانونی راجع به جلوگیری از انجام اعمال حفاریهای غیرمجاز و کاوش به قصد به دست آوردن اشیاء عتیقه و آثار تاریخی و بند ۱۴ سیاستهای کلی قضایی مصوب ۲۸/۷/۱۳۸۱ ابلاغی مقام معظم رهبری (بازنگری در قوانین در جهت کاهش عناوین جرایم و کاهش استفاده از مجازات زندان)، لازم است از منظر فنی و آموزشی نکاتی چند دربارۀ به اصطلاح مزایای ذکر شده از جانب نویسندگان طرح در صفحۀ سوم طرح یادشده به استحضار رسانده شود. نخستین مزیت این طرح اینگونه عنوان شده است:
۱- تبدیل شدن ایران به هاب منطقهای خرید و فروش آثار باستانی و ورود ارز به کشور.
خرید و فروش آثار باستانی؟ توسط چه کسانی؟ آیا جز این است که میراث فرهنگی کشور عزیزمان ایران مایۀ مباهات، غرور و افتخار هر ایرانی در سراسر جهان بوده و هست؟ آیا مواریث فرهنگی کشور عزیزمان جزو ناموس ملی ما محسوب نمیشوند؟ کدامین کشور با سابقۀ تاریخی همچون ایران را سراغ دارید تا با حراج نوامیس ملی و فرهنگی خود اقدام به ارزآوری کرده باشد؟ در مقدمۀ طرح، اشاره شده که در کشورهای مصر و انگلستان چنین قوانینی به تصویب رسیده است. تنها یک نگاه به وبگاه دولت بریتانیا درخصوص وظایف شهروندان در قبال کشف آثار باستانی و اطلاعرسانی به نزدیکترین مسئول مربوطه، حاکی از کذب بودن چنین ادعاهایی است (برای آگاهی دربارۀ قوانین مواجه با آثار باستانی در کشور انگلستان، بنگرید به سامانۀ دولت بریتانیا در آدرس: https://www.gov.uk/report-treasure-step-by-step). ایضا مطالعۀ قوانین بسیار سختگیرانه کشور مصر در همین مورد (متمم شمارۀ ۱۱۷ قانون عتیقهجات مصر مصوبۀ سال ۱۹۸۳، هرگونه خرید و فروش و انتقال آثار باستانی کشور مصر را ممنوع و متخلفان را به پرداخت جزای نقدی و تحمل حبس محکوم کرده است).
۲- ایجاد ردیف درآمدی جدید برای وزارت گردشگری و میراث فرهنگی برای خرید و حفظ آثار باستانی
عطف به توضیح دربارۀ بند نخست، اساسا نفس درآمدزایی از مواریث ملی و فرهنگی کشور، از طرف هیچ فرد ایرانی باوجدان و آگاهی قابل پذیرش نبوده، نیست و نخواهد بود. مضافا اینکه، وزارت محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همواره در خلال سالیان گذشته به دلیل قلت بودجه، قادر به آزادسازی محوطههای باستانیِ واقع در املاک شخصی افراد از طریق پرداخت وجه نبوده است و بیشمار محوطه و بافت بینظیر باستانی به همین دلیل از بین رفتهاند (مثال اخیر: تخریب بافت قدیم شیراز در پیرامون حرم مطهر حضرت شاه چراغ (ع) )؛ حال این وزارتخانه چگونه و با کدام بودجه میخواهد برای خرید این آثار اقدام کند؟ وظیفۀ ذاتی وزارت میراث فرهنگی، حفاظت از کیان مواریث ملی است، نه مشارکت در به تاراج دادن آنها.
۳- اشتغالزایی فراوان برای فارغالتحصیلان رشتههای مرتبط با تاریخ، گوهرشناسی و باستانشناسی
بیتردید این بند از بخشِ مزایای یادشده برای طرح مذکور، میتواند خطرناکترین بخش طرح تلقی گردد. پرواضح است که نویسندگان محترم طرح، حتی یکبار هم در طول حیاتشان یک ۲۴ ساعت را با یک گروه کاوش باستان شناسی سپری نکردهاند تا دریابند، اساسا هدف از انجام کار میدانی باستان شناسی چیست؟ چگونه شکل میگیرد؟ چه مقدمات و مراحل اداری دارد؟ چطور و با چه استانداردهایی در عمل به انجام میرسد؟ ثبت و ضبط و تشکیل بانک داده چیست؟ حفاظت حین و پس از کاوش چیست؟ کاوش باستانشناسی توسط باستانشناسان زبده چگونه و با چه مهارتهایی انجام میشود؟ این مهارتها چگونه کسب میشود؟ نمونهبرداری چیست و چگونه انجام میشود؟ مراکز و آزمایشگاههای کار روی نمونهها در ایران و جهان کدامند؟ و دهها مورد دیگر…
به استحضار نمایندگان محترم در خانه ملت رسانده میشود: باستانشناسان فعال در حوزۀ کاوشهای میدانی در ایران نه تنها ملزم به تحصیل در رشتۀ باستانشناسی به مدت حداقل ۱۱ سال (تا اخذ مدرک دکتری) بوده، بلکه صرف در دست داشتن مدرک دکتری نیز آنان را مجاز به انجام کار کاوش نمیسازد. این عزیزان در طول تحصیل و پس از آن سالها در هیئتهای باستانشناسی از پایینترین مرتبه (عضو سادۀ هیئت) تا بالاترین رتبه (معاون هیئت) به کار و کسب تجربه میپردازند. هر دورۀ باستانشناسی (عصر سنگ، عصر یکجانشینی در پیش از تاریخ، ادوار تاریخی و شاهنشاهیها، ایران پس از اسلام) مختصات و ملزومات کار میدانی مخصوص به خود را میطلبد که استانداردهای خاص خود را دارد. تنها پس از اخذ مدارج تحصیلی یادشده، سالها کسب تجربه و داشتن رزومهای کارآمد، پژوهشکدۀ باستانشناسی به عنوان تنها نهاد واجد صلاحیت در صدور مجوز قانونی کاوش، اقدام به بررسی صلاحیت فرد کرده و پس از طرح موضوع در جلسات شورای تخصصی پژوهشکده در حضور متخصصین نامدار هر حوزه، به فرد ذیصلاح، مجوز کاوش داده میشود. شایان اشاره است، نظر به حساسیت فوقالعاده مواد فرهنگی باستانی و ماهیت عمل کاوش که امری تخریبی است، صدور این مجوزها با حساسیتهای علمی فوقالعادهای همراه است.
به بیانی دیگر پربیراه نیست اگر ادعا شود که کاوش باستانشناسی از منظر دقت، ظرافت، روش شناسی و تجربۀ علمی/عملی قابل مقایسه با عمل جراحی چشم یا قلب است که تنها متبحرترین و حاذقترین پزشکان متخصص قادر به انجام صحیح آن هستند. حال تنها کافیست همین ذکر مختصر از پیچیدگی و تخصصی بودن موضوع کاوشهای باستانی را با موارد مطروحه در مادههای شماره ۳ و ۴ طرح یادشده (گذراندن دورۀ کوتاه مدت کاوشگری باستانشناسی!) مقایسه کرد تا متوجه شد، عزیزان نگارندۀ طرح تا چه میزان از کم و کیف کار باستانشناسی بیاطلاع بودهاند.
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی! در باستانشناسی، کشف اشیای باستانی و خود اشیاء به خودی خود اهمیت ندارند، بلکه نحوۀ کشف، خاک و نهشتهای که اشیاء از آنها به دست آمده، رابطۀ اشیاء باستانی با یکدیگر، استاندارهای کاوش، ثبت و ضبط دقیق، مطالعات علمی و آزمایشگاهی روی شی و نگارش ماحصل این موارد است که اهمیت دارند و بدیهی است این موارد تنها از عهدۀ باستانشناسان متخصص و با تجربه برخواهد آمد و نه هر فردی که در دورههای یادشده شرکت کرده باشد. به عبارت سادهتر، برخلاف تصور غلط رایج، هدف باستان شناسی گنجیابی! یا پیداکردن دفینه نیست، بلکه هدف اصلی بازسازی نظام زیستی/معیشتی و… اجدادمان است. سپردن چنین فرایند پیچیده و تخصصی به افراد مطابق با موارد مطروحه در ماده های شماره ۳ و ۴ طرح یادشده، درست به مثابه تیغ به کف زنگی مست دادن است.
۴- حفظ گنجینه تمدنی و میراث باستانی از تخریبها و کاوش های غیرکارشناسی
پرواضح است نظر به شرحی که در بخش پیشین بدان اشاره گردید، اجرای این بند نه تنها از تخریبها و کاوشهای غیرکارشناسی جلوگیری نمیکند، بلکه درست به مثابه شرکتدادن همۀ تخریبگران و غارتگران آثار ملی و فرهنگی کشور عزیزمان ایران، در انجام این کار است! این طرح به نوعی به سودجویان و عتیقهجویان در قبال اخذ مدرکی در ازای شرکت در دورههای کاوش (به جای ۱۱ سال تحصیل و سالها شرکت و کسب تجربه در محوطههای باستانی)، اجازه خواهد داد تا اینبار رسمی و تحت نام قانون به غارت و آسیبرسانی به آثار باستانی و مواریث ملی کشورمان بپردازند. بیان چنین استدلالی در طرح یادشده درست به مانند آن است که گفته شود: چون سودجویانی بدون داشتن مدارج و مدارک حرفهای به انجام طبابت میپردازند، برای جلوگیری از این امر، این افراد یا دیگر افراد با دردست داشتن مدرک کارشناسی ارشد و گذراندن دورۀ فشردۀ طبابتِ مورد تایید وزارت بهداشت! میتوانند به این مهم دست یابند! پس سالها تحصیل و کار و مرارت و کسب تجربه و… در رشتۀ پزشکی چه میشود؟ تنها فرق در این میان آن است که آن یکی منجر به مرگ انسانی میشود و این یکی منجر به نابودی مواریث فرهنگی.
۵- حفظ گنجینه تمدنی و میراث باستانی از فروش به ثمن بخس به دلالان و قاچاقچیان
این فرموده، درست مصداق ما ز یاران چشم یاری داشتیم… است. درست زمانیکه باستانشناسان و دوستداران فرهنگ غنی ایران عزیز منتظر بودند تا نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با تاکید بر انجام قوانین موجود، با هرگونه خرید و فروش و قاچاق آثار باستانی به شدت مقابله کرده و مرتکبان را به دستگاه قانون معرفی کنند؛ آنگاه با استدلالی به غایت ضعیف و تنها با نگاهی مادی به اشیای فرهنگی، درپی کمترشدن سود دلالان و قاچاقچیان عتیقه و حتی درآمدزایی از این طریق برای دولت هستند. نمایندگان محترم خانه ملت، مستحضر باشید اصل فراموش شده در ایران که منجر به چنین نابسامانی شده است، عدم مقابلۀ درست نهادهای ذیربط با پدیدۀ شوم گنجیابی و قاچاق آثار باستانی است. قوانین مکفی و کارآمد هستند، اما در عمل اجرا نمیشوند. از همین روی است که شاهد حضور هزاران صفحه رسمی گنجیابی و تبلیغ فلزیاب در فضای مجازی هستیم، بدون آنکه شاهد برخوردی از جانب پلیس فضای مجازی باشیم. یگانهای حفاظت میراث فرهنگی هر روز و هر هفته دهها قاچاقی را بازداشت کرده و به قانون میسپارند و قضات در ظرف چند روز رای به برائت میدهند و دهها موارد از این دست.
نمایندگان محترم ملت ایران در مجلس شورای اسلامی! دیرزمانیست که عنان محافظت از دستاوردها و مواریث فرهنگی ایران عزیزمان از کف متولیان امر خارج شدهاست. شمار محوطههای باستانی آسیب دیده و به تاراج رفته از عدد خارج است و تنها چارۀ کار، اقدام به مُر قانون است نه تغییر آن به نفع طرف سودجو.
امضاءکنندگان این نامه که از اعضای هیئت علمی گروههای باستانشناسی سراسر کشور هستند، ضمن بیان اعتراض علنی و آشکار خود نسبت به این طرح، با اعتماد و وثوق کامل به مدیریت و درایت موجود در بدنۀ مجلس شورای اسلامی محترم، امید دارند تا با منفک کردن این طرح، متخصصین دلسوز را در پیشبرد اهداف بلند و متعالی باستانشناسی در این سرزمین یاری رسانید.
امضاء کنندگان:
۱- دکتر رضا نوری شادمهانی، مدیر گروه باستانشناسی دانشگاه کاشان
۲- دکتر سامان فرزین، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه بیرجند
۳- دکتر جواد علائی مقدم، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه زابل
۴- دکتر حمید حسنعلی پور، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه زابل
۵- دکتر حسن فاضلی نشلی، استاد تمام گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
۶- دکتر جواد حسین زاده ساداتی، استادیار گروه باستان شناسی، دانشگاه کاشان
۷- دکتر محمود حیدریان، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهرکرد
۸- دکتر مرتضی عطایی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه مازندران
۹- دکتر علیرضا خسروزاده، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهرکرد
۱۰- دکتر سرور خراشادی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
۱۱- دکتر مصطفی دهپهلوان، دانشیار گروه باستان شناسی دانشگاه تهران
۱۲- دکتر روحالله شیرازی، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان
۱۳- دکتر حسینعلی کاوش، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه زابل
۱۴- دکتر سجاد علی بیگی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه
۱۵- دکتر حسنعلی عرب، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه هنر شیراز
۱۶- دکتر موسی سبزی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه لرستان
۱۷- دکتر عباس مترجم، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه بوعلی همدان
۱۸- دکتر حجت دارابی، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه
۱۹- دکتر محمد بهرامی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه لرستان
۲۰- دکتر اسماعیل همتی ازندریانی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه بوعلی همدان
۲۱- دکتر رحمت عباس نژاد، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه مازندران
۲۲- دکتر کاظم ملازاده، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه بوعلی همدان
۲۳- دکتر مژگان جایز، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
۲۴- دکتر حامد وحدتی نسب، استاد تمام و مدیر گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
۲۵- دکتر کوروش محمدخانی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
۲۶- دکتر بابک رفیعی علوی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان
۲۷- دکتر حسین صدیقیان، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه لرستان
۲۸- دکتر علی بیننده، استادیار و مدیر گروه باستانشناسی دانشگاه بوعلی همدان
۲۹- دکتر محمد قمری فتیده، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه مازندران
۳۰- دکتر میثم لباف خانیکی، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
۳۱- دکتر میترا شاطری، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهرکرد
۳۲- دکتر احمدعلی اسدی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه هنر شیراز
۳۳- دکتر سید مهدی موسوی نیا، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه نیشابور
۳۴- دکتر اسماعیل اسماعیلی جلودار، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران/رئیس انجمن علمی باستانشناسی ایران
۳۵- دکتر نگین میری، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
۳۶- دکتر سید میلاد هاشمی سروندی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
۳۷- دکتر مجید ساریخانی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهرکرد
۳۸- دکتر سیدمهدی میری، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه زابل
۳۹- دکتر مژگان خانمرادی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
۴۰- دکتر حسن باصفا، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه نیشابور
۴۱- دکتر حمیدرضا ولی پور، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
۴۲- دکتر حسین کوهستانی اندرزی، استادیار و مدیر گروه باستانشناسی دانشگاه بیرجند
۴۳- دکتر رقیهرحیمیسرخنیاستادیاردانشکدهمیراثفرهنگیصنایعدستیوگردشگریدانشگاهمازندران
۴۴- دکتر علی شجاعی اصفهانی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه اصفهان
۴۵- دکتر رضا ناصری، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه زابل
۴۶- دکتر امیرصادق نقشینه، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
۴۷- دکتر سید مهدی موسوی، استاد تمام گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
۴۸- دکتر هایده لاله، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
۴۹- دکتر نصیر اسکندری، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
۵۰- دکتر سعدی سعیدیان، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان
۵۱- دکتر حمید عزیز، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه جیرفت
۵۲- دکتر حسین سرحدی دادیان، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه زابل
۵۳- دکتر میثم شهسواری، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه جیرفت
۵۴- دکتر کامیار عبدی، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
۵۵- دکتر سعید امیرحاجلو، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
۵۶- دکتر یعقوب محمدی فر، استاد تمام گروه باستانشناسی دانشگاه بوعلی
۵۷- دکتر سیدرسول موسوی حاجی، استاد تمام گروه باستانشناسی دانشگاه مازندران
۵۸- دکتر حکمت الله ملاصالحی، استاد تمام گروه باستانشناسی دانشگاه تهران
۵۹- دکتر اکبر عابدی، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تبریز
۶۰- دکتر بهرام آجرلو، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تبریز
۶۱- دکتر حسن نامی، دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه نیشابور
یعنی من باید یازده سال درس بخونم تا بتونم مجوز بگیرم؟ مگه تو دوران کارآموزی برای بخش عملی نمیبرنمون سایت های باستانی؟ یا بعد از اون ما رو عضو تیم نمیکنن که بریم برای کاوش؟ البته تیم آزمایشی
این طرح به علت اعتراضات شدیدی که به آن شد، مسکوت مانده و بعیده به تصویب برسه