درباره «تراز» و کاربرد آن در رتبهبندی داوطلبان آزمونهای چهارگزینهای
تا پیش از سال ۱۳۹۲، معیار رتبهبندی در آزمون وکالت، میانگین نمرات داوطلبان بود؛ اما از این سال و بدون اطلاع قبلی، معیار مرسوم تغییر کرد و به جای محاسبه میانگین نمره، نمره تراز ملاک قرار گرفت.
اما تراز چگونه محاسبه میشود؟ فرق آن با میانگین چیست و آیا معیار عادلانهای برای رتبه بندی است؟
نحوه محاسبه میانگین بسیار ساده است و با توجه به فرمول زیر حساب میشود:
میانگین = (تعدادکل سؤالها)/(تعداد پاسخ های غلط – ۳× تعداد پاسخهای درست)
در این روش همه سؤالها ارزش یکسانی داشته و پاسخگویی به سؤال آسان، متوسط و یا سخت میانگین داوطلب را یکسان تحت تاثیر قرار میدهد. همچنین برای محاسبه آن فقط اطلاعات خود داوطلب کافی است.
کمترین نمره خام %۳۳.۳۳- (در فرض اشتباه بودن تمام پاسخها) و بیشترین نمره خام %۱۰۰ (در فرض صحت تمام پاسخها) خواهد بود.
اما نمره تراز این گونه نبوده و هر سؤال ارزش مخصوص به خود را داراست. به عبارت دیگر سؤال آسانی که همه میتوانند به آن جواب دهند دارای ارزش کمتر و سؤالهای متوسط و سخت تر ارزش بالاتری دارند. همچنین با وجود ضریب برابر، دروسی که اکثریت بالایی از داوطلبان در آن میانگین خوبی کسب میکنند ارزش به مراتب کمتری از درسی دارد که میانگین کل داوطلبان در آن پایین تر است.
نمره تراز ارتباط مستقیمی با سطح علمی داوطلبان و تعداد شرکتکنندگان دارد به عبارت دیگر هر چه سطح علمی شرکتکنندگان بالاتر باشد کسب نمره تراز بالاتر سختتر میشود همچنین هرچه تعداد شرکتکنندگان بیشتر شود تراز معیار مناسبتری خواهد بود.
بر همین اساس معمولاً شرکتکنندهای که معدل بالاتری دارد، تراز نمره بهتری خواهد داشت لیکن در موارد استثنایی و خاص ممکن است خلاف آن اتفاق افتد. علت آن نیز ضعف داوطلب در یک یا دو درس خاص است که منجر به کاهش «تراز نمره» او خواهد شد. به عبارت دیگر پاسخدهی به سؤالی ارزش بیشتری دارد که بسیاری از داوطلبین نتوانسته باشند به آن پاسخ دهند.
نمره تراز به عوامل مختلفی بستگی دارد:
۱ــ نمره خام؛
۲ــ ضرایب دروس؛
۳- سطح دشواری سؤالها؛
۴- تعداد داوطلبان شرکت کننده در آزمون؛
۵- میانگین کل شرکت کنندگان.
تراز زمانی دانش افراد را به طرز صحیحی محاسبه میکند که چند خصوصیت را در بر گیرد؛
منابع آزمون مشخص باشد
در آزمون امسال سؤالهای طرح شده بود که اختلافی بود که طبق قانون مدنی یک گزینه و طبق نظر دکتر کاتوزیان گزینه دیگری پاسخ سؤال بود. ضمن اینکه در درس حقوق مدنی از قوانین خاص سؤالهای متعددی طراحی شده بود. مسئله دیگر استاندارد بودن سؤالها است؛ استاندارد از دو منظر ماهوی و شکلی قابل بررسی است. از نظر ماهوی اگر سؤالها استاندارد نباشند، تعداد کمی پاسخ می دهند و همین امر باعث میشود سؤالهای غیر استاندارد ارزش تراز بالایی پیدا کنند و نقش بخت و اقبال در آزمون بالا برود. غیر استاندارد بودن سؤالها از نظر شکلی یعنی متن سؤال و گزینهها و زمان تفکر و پاسخدهی با فرصتی که داوطلب در اختیار دارد متناسب نباشد. این مسئله درمورد درس آیین دادرسی مدنی امسال صدق میکرد که به علت طولانی بودن متن سؤالها، وقت زیادی از داوطلب گرفته شد و بعضاً برای پاسخدهی به دروس آخر دچار مشکل شدند.
تعداد سؤالها آسان، متوسط و دشوار مشخص باشد
اما معمولاً به طور دورهای سؤالها برخی دروس تماماً سخت یا تماماً آسان و متوسط است و این تناسب رعایت نمیشود. برای مثال درس حقوق مدنی در آزمون امسال تعداد سؤالهای سخت بسیاری داشت که هرکدام حاوی نکات ظریفی بود و نیازمند دقت بیشتری بود. علاوه بر این لازم است بارمبندی صحیحی برای دروس اعمال شود و سؤالها روی یک مبحث خاص تمرکز نداشته باشد. درس اصول فقه در این آزمون حاوی سؤالهای متعددی از مباحث مفهوم و تخصیص بود. از آن جا که ممکن است داوطلبان معمولا بر اساس بارمبندی پیشبینی شده به مطالعه دروس بپردازند، تمرکز سؤالها بر روی یک یا چند مبحث می تواند ناعادلانه باشد.