دستور موقت دیوان عدالت اداری برای توقف فرایند مصاحبه و جذب پذیرفته‌شدگان آزمون سردفتری

باز به شما یادآوری می کنم که دادرس دستور نویس محترم بسیار شتابزده عمل کرده و حتی در اوراق پرونده مداقه اولیه هم نکرده است.ضمنا اگر وکیل باشی می دانی که داستان رسیدگی مقدماتی با هدف صدور دستور موقت که می تواند تبعات فراوانی باشد با حکایت یک مطالعه ساده متفاوت است دوست من.ضمن اینکه نه ترکیب “دادرس دستور نویس” توهین است نه اظهار نظر پیرامون شتابزدگی او.اصلا این بیان وصف مجرمانه توهین ندارد.از طرفی ترکیبهای “مسامحه کردن” و “مساهله نمودن” دست بر قضا تندتر از انتساب “شتابزدگی” است! در آنجا عمد در کار است و اینجا کوتاهی جناب وکیل.
ضمنا گویی تعریف سفسطه را هم نمی دانی.مصداق سفسطه ای که کرده ام چیست؟ نمی دانم این اصطلاح کوچه بازاری پیچاندن که دانشگاه دیده های ما به کار می برند یعنی چه؟! اگر بگویید پیچاندن یعنی چه آنوقت خواهم پرسید کو مصداقش؟
لطفا جملاتت را هم ادبی و نوشتاری بنویس دوست وکیل دانشگاه علامه دیده! بخدا برای شخصی چون شما برازنده نیست بکار بردن این واژه ها: “هستش” ، “پیچوندن”، “جواب نمیده” ، “اینا” ، ” برا” و ………..! شما دارید می نویسید و این با بیان شفاهی متفاوت است.باید درست بنویسیم.البته شما مختارهستی و من فقط توقعم را بیان کردم.می اندیشم وقتی کسی می گوید جزء اشخاص ویژه است باید مواردی اولیه را دقیق رعایت کند از آن جمله است رعایت اصول نوشتار.کسانی را در اینجا می بینم دارند قلم می زنند که ادعایی هم ندارند اما هم درست می نویسند و هم خوب تبیین می کنند اندیشه شان را.

واقعا ورود این ایراد جای تعجب و حیرت دارد آن هم از یک وکیل دعاوی که خود باید استاد تفهیم از متون باشد.نوشته ها را درست بخوان دوست عزیز من. چه کسی در سایتی عمومی به طرف مقابل توهین می کند که من دومی اش باشم؟! جناب وکیل آن جمله که نوشتم منظورم خودم بود: گویا علیرضا بود که به کمک شما امده بود و سخت بر من تاخته بود که با بیان طنز و نوعی استفهام انکاری نوشتم ” این انسان کوچک چقدر هواخواه دارد” .لااقل در مواردی که برایتان مبهم است سکوت بفرمایید.