نظر فقهای شورای نگهبان درباره مواد ۲۲، ۴۶، ۴۷ و ۴۸ قانون ثبت اسناد و املاک
فقهای شورای نگهبان "اطلاق مواد ۲۲ و ۴۸ قانون ثبت را در بیاعتبار دانستن اسناد عادی غیررسمی که قرائن و ادله قانونی یا شرعی معتبر بر صحت مفاد آنها باشد" مغایر شرع دانستند
پایگاه خبری اختبار- مجمع مشورتی فقهی در راستای نظارت شرعی خود بر قوانین و مقررات، مواد ۲۲، ۴۶، ۴۷ و ۴۸ قانون ثبت اسناد و املاک را مورد بررسی قرارداد.
به گزارش پایگاه خبری اختبار به نقل از پژوهشکده شورای نگهبان، این بررسی در پی وصول درخواست آیت الله محمد مؤمن، از فقهای شورای نگهبان، انجام گرفت.
متن نامه آیت الله مؤمن به آیت الله جنتی، دبیر شورای نگهبان، به شرح ذیل است:
«حضرت آیتالله جنتی «دامتبرکاته» دبیر محترم شورای نگهبان؛
سلام علیکم
در سال ۱۳۹۲ که اعضای شورا خدمت مقام معظم رهبری «مدظله العالی» مشرف شدند، معظم له تأکید بر پالایش نمودن فقهاء شورا نسبت به قوانین و سایر مصوبات باقی مانده از زمان طاغوت را نمودند تا موارد خلاف شرع روشن و ابطال شود و شورای محترم نیز در جلسه ای متعاقب آن این امر را به مجمع مشورتی فقهی واگذار کرد و این مجمع نیز این وظیفه را انجام داده و میدهد.
اکنون بعضی متدینین و محترمین بازار در ضمن نامه و پیوستهایی به مسؤول این مجمع اعلام داشته اند که معاملات زیادی در بازار به صورت شرعی و صحیح انجام گرفته است و وقتی برای تنفیذ آنها به مراجع قضایی مراجعه می کنیم اعلام می دارند چون این معاملات به ثبت رسمی نرسیده اند و بالخصوص مواد ۲۲، ۴۶، ۴۷ و ۴۸ قانون ثبت اسناد و املاک این معاملات را بی ارزش می داند و نمی توان آنها را تأیید و تنفیذ کرد.
اکنون با ذکر عین این مواد سؤالات شرعی و قانونی ذیل را نسبت به آنها مطرح می کنیم و تا با جواب قاطع و صریح فقهاء معظم این مشکل حل شده و خواسته رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در این مورد عملی گردد.
ماده ۲۲ فصل سوم در آثار ثبت،
ماده ۲۲: همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده و یا کسی را که ملک مزبور به او منتقل گردیده و این انتقال نیز در دفتر املاک به ثبت رسیده یا این که ملک مزبور از مالک رسمی ارثاً به او رسیده باشد مالک خواهد شناخت. در مورد ارث هم ملک وقتی در دفتر املاک به اسم وراث ثبت می شود که وراثت و انحصار آنها محرز و در سهم الارث بین آنها توافق بوده و یا در صورت اختلاف حکم نهایی در آن باب صادر شده باشد.
تبصره: حکم نهایی عبارت از حکمی است که به واسطه طی مراحل قانونی و یا به واسطه انقضای مدت اعتراض و استیناف و تمییز دعوایی که حکم در ان موضوع صادر شده از دعاوی مختومه محسوب شود.
ماده ۴۶ باب سوم: ثبت اسناد، فصل اول: مواد عمومی:
ماده ۴۶: ثبت اسناد اختیاری است مگر در موارد ذیل:
۱- کلیه عقود و معاملات راجع به عین یا منافع املاکی که قبلاً در دفتر املاک ثبت شده باشد.
۲- کلیه معاملات راجع به حقوقی که قبلاً در دفتر املاک ثبت شده است.
ماده ۴۷: در نقاطی که اداره ثبت اسناد و املاک و دفاتر اسناد رسمی موجود بوده و وزارت عدلیه مقتضی بداند ثبت اسناد ذیل اجباری است:
۱- کلیه عقود و معاملات راجعه به عین یا منافع اموال غیرمنقوله که در دفتر املاک ثبت نشده.
۲- صلحنامه و هبه نامه و شرکت نامه.
ماده ۴۸: سندی که مطابق مواد فوق باید به ثبت برسد و ثبت نرسیده در هیچ یک از ادارات و محاکم پذیرفته نخواهد شد.
سؤالات مطروحه:
۱. آیا خود سندی که به موجب آن اداره ثبت شخصی را مالک ملکی دانسته است از نظر قواعد شرعی اماره معتبره بر مالکیت او است و باید او را شرعاً نیز مالک دانست و یا آن که مالکیت اشخاص به موجب ید و تصرف مالکانه و یا شهادت بینه شرعی و مانند آن ثابت می شود مفاد مواد مزبور – در مالک دانستن شخص فوق به مجرد ثبت در سند فوق – خلاف شرع است.
۲. با قطع نظر از سؤال اول آیا مالک ندانستن هر کس که ملک خود را به ثبت نرسانده و در محاکم و ادارات همان گونه که از مواد فوق خصوصاً ماده ۴۸ استفاده می شود صحیح است و یا آن که عموم آن نسبت به موردی که مالی با سبب شرعی و قانونی به شخصی منتقل شده مثل بیع و هبه صحیح و ارث و سایر اسباب صحیح نیست و در نتیجه عموم مواد فوق به موجب مفاد اصل ۴ قانون اساسی باطل است.
۳. …
۴. …
در صورتی که موافقت فرمایید موضوع فوق در جلسات مجمع مشورتی فقهی مورد بحث قرار گیرد و نتیجه آن به عنوان کار مقدماتی خدمت فقهاء محترم عرضه گردد.»
در پی این درخواست، موضوع موافق یا مخالف بودن مواد ۴ گانه با موازین شرعی، در جلسات فقهای شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و نظر ایشان به شرح ذیل اعلام شد:
«مفاد مواد ۴۶ و ۴۷؛ قانون ثبت اسناد و املاک صرفاً اختیاری دانستن ثبت سند در برخی موارد و الزامی دانستن آن در سایر موارد است که این مطلب خودبخود ایرادی ندارد. اما مفاد ماده ۲۲ قانون ثبت اسناد و املاک و نیز ماده ۴۸ آن که دلالت بر بیاعتبار دانستن اسناد عادی غیررسمی دارد اطلاق آن در مورد سند عادی که قرائن و ادله قانونی یا شرعی معتبر بر صحت مفاد آنها باشد خلاف شرع و باطل است و اما در مورد سند عادی همراه با قرائن و ادله فوق مانند سندی که بینه و شهادت شهود معتبر بر صحت آن باشد این اسناد معتبر است و دو ماده مزبور در چنین مواردی تخصیص خورده است و مواد ۱۲۸۵ و ۱۲۹۱ قانون مدنی اشاره به اینگونه اسناد عادی دارد.»
محمدرضا علیزاده قائم مقام دبیر شورای نگهبان
از قانون مدنی:
ماده ۱۲۸۵. شهادت نامه سند محسوب نمی شود و فقط اعتبار شهادت را خواهد داشت.
ماده ۱۲۹۱. اسناد عادی در دو مورد اعتبار اسناد رسمی را داشته درباره طرفین و وراث و قائم مقام آنان معتبراست:
۱. اگر طرفی که سند برعلیه او اقامه شده است صدورآنرا از منتسب الیه تصدیق نماید .
۲. هرگاه در محکمه ثابت شودکه سند مزبور را طرفی که آن را تکذیب یا تردیدکرده فی الواقع امضاء یا مهرکرده است.
با سلام
متاسفانه بعضی قضات در دادگاهای کشور به نظریه مشورتی فقه های شورای نگهبان استناد نمی کنند و می گویند نظریه هست نه قانون و نظریه مانند قوانین لازم الاجراء نیست و یا گاها در مقابل قوانین سکوت کرده و یا نادیده میگیرند – در خصوص یه پرونده حقوقی با گذشت ده سال دوندگی در راهرو دادگاههای کشور اکنون دادگاه تجدید نظراستان به استناد به مواد ۲۲ ،۲۷، قانون ثبت اسناد و املاک و ماده ۱۳۰۵ ق.آ.د و با نادیده گرفتن نظریه مشورتی فقه های شورای نگهبان حکم به ضررمان صادر نموده است.
نظریه فوق غیر علمی و تخصصی بوده و با توجه به این نظریه بازار دلالان شهادت کذب رونق گرفته و سنگ روی سنگ بند نمیشود. اینکه سندعادی بصرف شهادت چندنفر افراد بی تقوا در جامعه کنونی و وضعیت اسف بار اقتصادی جامعه و فروپاشی اخلاقیات در جامعه که همه روزه در سطح جامعه بروز و ظهور می نماید اعتبار سندرسمی را بدان قائل شویم جای تأمل و بازنگری داشته و شرعاً دچار اشکال است. این نظریه صرفاً بیشتر به نفع دلالان و کاسب کاران فاسد و افراد بی تقوا و بی اخلاق در جامعه و دست اندازی به مال و داشته های افراد عادی جامعه کاربرد داشته و دارد.
سلام من با همین نظریه فقهای محترم در دعاوی حقوقی تصرف عدوانی رای قطعی گرفتم و دقیقا قضاوت محترم هم شهادت شهود و به اسناد عادی معتبر اشاره کرد و رفع تصرف عدوانی به نفع ما صادر شد.
آیا اگر به استناد مواد ۲۲، ۴۸ قانون ثبت دادگاه بدوی قرار عدم استماع صادر کند استناد به این نظریه در دادگاه تجدیدنظر دارای اثر است؟ و ممکن است رای فسخ شود؟
آیا میتوان به این نظریه استناد کرد در دادگاه؟ اگر رای در دادگاه بر پایه مواد ۲۲ و ۴۸ قانون ثبت صادر شود با استناد به این نظریه در دادگاه تجدیدنظر رای قابل فسخ است؟ شماره نظریه و شماره چاپ در روزنامه رسمی را لطف میکنید. البته اگر در روزنامه رسمی چاپ شده باشد. آیا در روزنامه رسمی اعلام شده است؟ متشکرم
سلام
این نظر به همین شکل در سایت شورای نگهبان درج شده بود و متاسفانه شماره و جزییات دیگری وجود نداشت
سلام
ضمن تشکر لطفا در صورت امکان شماره و تاریخ رای مزبور رو درج کنید .
در لینک اعلام شده متن مربوطه نبود.
در یک رای اعلام شده، شماره رای مربوطه ۹۶/۱۰۰/۲۹۶۲ و مورخ ۱۳۹۶/۰۷/۲۹ درج شده که این شماره و تاریخ هم در ارشیو آرا نبود !!!
در صورت امکان راهنمایی فرمایید.
سلام متاسفانه در متن منتشر شده در سایت شورای نگهبان اطلاعات بیشتری نبود
سلام من به شدت به شماره این نظریه نیازمندم لطفا اگر در اختیار دارید یا مطلب مرتبطی با اون هست برایم ایمیل کنین، بسیار سپاسگزارم
سلام
این نظریه دقیقا به همین شکل و بدون شماره در سایت شورای نگهبان درج شده بود
احتمالا با جستجو در آرشیو سایت بتونین بهش دسترسی پیدا کنید
سلام با تشکر از زحمات مسئولین سایت اختبار نظریه فقهای شورای نگهبان در خصوص مواد ۲۲،۴۶،۴۷،۴۸ قانون ثبت (نامه شماره ۹۵/۱۰۲/۲۶۶۴ مورخ ۹۵/۸/۴ ) نقل از کتاب دعاوی ملکی آقای حسین اقدامی می باشد
لطفاً شماره و تاریخ نظریه را درج کنید نمیشود به آن استناد کرد
سلام
تاریخ اعلام نظر ۴ آبان ۹۵ بوده، شماره آن را متاسفانه پیدا نکردم. بدون شماره و تاریخ در سایت پژوهشکده شورا درج شده بود.
سلام
لطفا لینک این نظریه مشورتی را در ذیل این درخواست قرار بدهید، با تشکر
سلام. چه لینکی رو؟
اگر منظورتون لینک این مطلب در سایت شورای نگهبانه، باید در این بخش جستجو کنید
http://nazarat.shora-rc.ir/Forms/frmNazarMashveratFeghhi.aspx
چون مطلب قدیمیه و به آرشیو رفته من فرصت نکردم بگردم
نام سیداحمد سیدعلیان. برای تجمم دو یا سه ارا رای دادگاه دراموری کیفری ایا مشودهرسه جرم بابت فروش مالغیر وجعل ومنافع مال انجام داد