قوه قضاییه: کانون‌های وکلا و مرکز وکلای قوه قضاییه در آزمون‌های سال ۱۴۰۱ کاملا مطابق قانون عمل کرده‌اند

پایگاه خبری اختبار- معاونت حقوقی و امورمجلس قوه قضاییه با صدور اطلاعیه‌ای عملکرد کانون‌های وکلای دادگستری و مرکز وکلای قوه قضاییه در آزمون‌های سال ۱۴۰۱ را کاملا مطابق قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار دانست.

این معاونت با صدور اطلاعیه‌ای همچنین اعلام کرد آزمونی که برای کارآموزان وکالت برگزار می‌شود «در راستای ارتقای دوره کارآموزی است» و در این خصوص تخلف قانونی رخ نداده است.

این اطلاعیه پس از آن صادر شد که در روزهای اخیر برخی نمایندگان مجلس با توصیف «کانون‌های وکلای دادگستری و مرکز وکلای قوه قضاییه» با عنوان «قانون‌دانان قانون‌شکن» خواستار برخورد قوه قضاییه با این دو نهاد شده بودند.

متن کامل روابط عمومی معاونت حقوقی و امورمجلس قوه قضاییه به شرح زیر است:

پیرو اخبار منتشره درخصوص نحوه نظارت قوه قضاییه بر اجرای ماده ۵ قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار مصوب ۱۴۰۰ و اصلاح ماده ۵۴ آیین نامه لایحه استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب ۱۴۰۰ جهت گذراندن دوره کارآموزی وکالت، مراتب زیر را اعلام می دارد:

۱- آنچه معاون محترم حقوقی و امورمجلس قوه قضاییه در جلسه قبلی کمیسیون جهش تولید اعلام کرده‌اند مبنی بر رفع مغایرت­های آیین نامه وکالت با قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار بود که در عمل، در ابلاغیه جدید ریاست محترم قوه ­قضاییه این موارد در اصلاح آیین­‌نامه مدنظر قرار گرفته و اعمال شده است؛

۲- در آزمون­ پذیرش متقاضیان اخذ پروانه کارآموزی وکالت سال ۱۴۰۱، معیارهای ذکر شده در قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار، توسط کانون­ها و مرکز وکلای قوه قضاییه بطور کامل رعایت شده است. برگزاری دوره کارآموزی براساس تکلیف مقرر در ماده ۲۲ لایحه استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب ۱۳۳۳ و در راستای ارتقای سطح علمی و عملی و ایجاد توانایی کارآموزان است و نحوه برگزاری این دوره، منصرف از نحوه اجرای ماده ۵ قانون تسهیل و حذف ظرفیت پذیرش کارآموزان وکالت است؛

بیشتر بخوانید:

درخواست ۶۳ نماینده مجلس از رئیس قوه قضاییه برای صدور دستور ویژه درخصوص آزمون‌های وکالت، سردفتری و کارشناسی رسمی

۳- درخصوص برگزاری آزمون کارآموزان، اصولاً این آزمون در راستای ارتقای دوره کارآموزی است و دلیلی بر حذف مردودین وجود ندارد، چرا که امکان تکرار کارآموزی وجود دارد.

لازم به ذکر است؛ با توجه به مسئولیت خطیر ارائه دهندگان خدمات حرفه‌ای قوه قضاییه نظیر وکلای دادگستری، مطابق مواد ۷ و ۲۲ لایحه استقلال کانون وکلای دادگستری و ماده ۶ قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت، فعالیت کارآموزان در ارائه این نوع خدمات تا پیش از گذارندن دوره کارآموزی، بصورت محدود و براساس مقررات تعیین شده به موجب آیین نامه مصوب رئیس قوه قضاییه خواهد بود و لذا اصولاً در این خصوص تخلف قانونی رخ نداده است تا قوه قضاییه از حیث بعد نظارتی با آن برخورد نماید؛

۴- مفاد دوره آموزشی مرحله اول دوره کارآموزی وکالت در راستای آشنایی کارآموز با حوزه وکالت تعیین شده و سنجش کارآموز در این مرحله، نه به منظور تعیین سقف پذیرش، بلکه جهت اطمینان از افزایش توانایی و ارتقای سطح علمی کارآموز است.

نمایش بیشتر
دوره DBA-MBA حقوقی مدرک دانشگاه تهران موسسه دکتر بهنیایی

نوشته های مشابه

‫۱۳ دیدگاه ها

  1. بله قطعا درست می فرمایید که برگزاری آزمون منطبق بر قانون بوده.
    اما میشه بفرمایید که عدم برگزاری آزمون منطبق بر کدوم قانون بوده؟
    برگزاری ازمون وسط مرداد ماه با این شرایط چطور؟
    تنظیم تاریخ آزمون به صورتی که چند ماه بعد دوباره آزمون قانونی امسال برگزار نشه چی؟
    این موارد رو کجای قانون نوشته؟

  2. با سلام و عرض ادب
    ظاهرا طبق نظر معاونت محترم حقوقی قوه قضاییه، عدم برگزاری آزمون کانون وکلای دادگستری هم در سال گذشته منطبق بر قانون تلقی شده است، چرا که ضمانت اجرایی عدم برگزاری آزمون از سوی کانون یا مرکز وکلای قوه قضاییه در قانون تسهیل، برگزاری آزمون مستقیما توسط قوه قضاییه درج شده و بخاطر اینکه از خودشان سلب مسئولیت کنند همه چیز را منطبق بر قانون وانمود می کنند!!!

  3. با سلام و عرض ادب
    ظاهرا طبق نظر معاونت محترم حقوقی قوه قضاییه، عدم برگزاری آزمون کانون وکلای دادگستری هم در سال گذشته منطبق بر قانون تلقی شده است، چرا که ضمانت اجرایی عدم برگزاری آزمون از سوی کانون یا مرکز وکلای قوه قضاییه در قانون تسهیل، برگزاری آزمون مستقیما توسط قوه قضاییه درج شده و بخاطر اینکه از خودشان سلب مسئولیت کنند همه چیز را منطبق بر قانون وانمود می کنند!!!

  4. اخوی چند چندی؟؟ به هر دلیلی در ازمون و دو مرحله تکرارش قبول نشی کاراموز کان لم یکن میشه. یه نگاه به آیین نامه بنداز برا ازمون هفته دیگه هم به دردت میخوره

    1. کاراموزی که توانایی گدراندن چهار تا امتحان نداره چطوری میخاد پرونده حقوقی اصحاب دعوی رو پیش ببره
      کاراموز و وکیل بیسواد قاتل عدالت خواهد بود

  5. داوطلب وکالت عزیز انگار خیلی زیاد سرت تو کتاب و قانون بوده و اصلا نمیدونی اصل ماجرا چی هست و چی بوده. کسی به اختبار پایان دوره کاراموزی اعتراض نداره. حرف سر ازمونهایی هست که در پایان مرحله اول گرفته میشه. پیشنهاد میکنم اول ببین ماجرا چیه و خودت کجای داستانی بعد نظر بده.
    ضمنا اگه منابعی که اعلام شده برای ازمون هر کانون ببینی بد نیست خودش یک ازمون تمام قد ورودیه.

  6. سلام.این آزمونی که الان میخوان برگزار کنن مربوط به اختبار نیست.یه ازمونیه بعد تو ماه از شروع کارآموزی میخواد برگزار بشه و اصلا قابل قبول نیست.حتی نفرات اول آزمون وکالت هم به این آزمون معترض هستند.و یه ماه وقت دادن برای مطالعه و ۲ هفته هم طول میکشه نتایجش اعلام بشه و این مدت جز کارآموزی نیست.

  7. داوطلب وکالت یعنی تو خیلی زرنگی وبفهمی وباسوادی بیا پیش خودم دوتاتست ودوتا سوال تشریحی بدم اگه جواب دادی بعد این حرف اضافی که داری میزنی بزن دروغم نگو تو خودت وکیل هستی این حرفا میزنی وخودتی ……‌..

  8. با سلام و عرض ادب اطلاعیه معاونت حقوقی و امورمجلس قوه قضاییه فاقد وجاهت قانونی است و فرار رو به جلوست زیرا آیین نامه قوه قضاییه مخالف با نص قانون است و نص قانون اولی است نسبت به آیین نامه. ضمن اینکه قوه قضاییه و دستگاه های اجرایی فقط مجری هستند نه قانون گذار بنابر این قانون تسهیل باید اجرایی شود زیرا خیلی از اشخاصی که رشته حقوق خوانده اند بیکار هستند و باید شغل مناسب با رشته آنان ایجاد شود. و اینکه یک عده درآمدشان کم می شود به بهانه هی واهی بی سواد و …. مایل نیستند جوانان این مرز و بوم شاغل شوند.
    ضمن اشاره به متن یادداشت رئیس کانون وکلای دادگستری مرکز در یادداشتی با عنوان “تجزیه ناپذیر بودن حق ابطال آیین نامه های خلاف قانون” قابل ابطال نبودن آیین نامه های صادره از سوی رییس قوه قضاییه را تبعیضی ناروا برشمرد.
    به گزارش وکلاپرس، دکتر جلیل مالکی، رییس کانون وکلای مرکز، در این یادداشت خواستار حذف تبصره ماده ۱۲ قانون تشکیلات برای جلوگیری از تضییع حقوق ملت که ناشی از آیین نامه های خلاف قانون قوه قضاییه است، شد.
    تجزیه ناپذیر بودن حق ابطال آیین نامه های خلاف قانون
    هیچ آیین‌نامه‌ای نباید مخالف با متن و روح قانون باشد. این امر از چنان اهمیتی برخوردار است که قانونگذار در دو فصل مهم قانون اساسی یعنی فصل دهم و یازدهم به آن تاکید نموده و ضمانت اجرای عدم رعایت آن را ابطال آیین‌نامه قرار داده است.
    اصل ۱۳۸ از فصل دهم قانون اساسی در تبیین وظایف قوه مجریه هرگونه وضع آیین‌نامه خلاف قانون را منع نموده و مسوولیت نظارت بر آن را به عهده رئیس مجلس شورای اسلامی قرار داده است تا بدین وسیله از اجرایی شدن هرگونه آیین‌نامه خلاف قانون جلوگیری نماید و اصل۱۷۰ از فصل یازدهم قانون اساسی نیز در تبیین وظایف قوه قضاییه هرگونه آیین‌نامه خلاف قانون و مقررات اسلامی را قابل ابطال در دیوان عدالت اداری دانسته است. تکلیف مشخص است، نه قوه مجریه حق دارد آیین‌نامه خلاف قانون وضع نماید و نه قوه قضاییه حق تصویب چنین آیین‌نامه‌ای را دارد.
    نگاهی به اصل ۱۷۰ و ۱۷۳ قانون اساسی
    قانونگذار عادی در راستای اصل ۱۷۰ و ۱۷۳ قانون اساسی و به منظور اطمینان از عدم اجرای آیین‌نامه‌های خلاف قانون در قسمت صدر ماده ۱۲ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری وظیفه ابطال اینگونه آیین‌نامه‌ها را به عهده هیات عمومی دیوان عدالت اداری گذاشته است تا این مرجع عالی به عنوان ملجأ و پناهگاه مردم اجازه ندهد که در نتیجه وضع آیین‌نامه‌های خلاف قانون توسط نهادهای حاکمیتی، حقوق مردم تضییع شود.
    تقسیر شاذی که مشکل آفرین شد
    متاسفانه در سال ۱۳۹۲ با تفسیر شاذ و نادر کلمه دولت در اصل ۱۷۰ قانون اساسی به دولت به معنای اخص، تبصره‌ای به این ماده اضافه شد که به موجب آن آیین‌نامه‌های مصوب رئیس قوه قضاییه از شمول صلاحیت هیات عمومی دیوان عدالت مستثنا گردید تا بدین‌وسیله تنها ملجا و پناهگاه مردم در مقابل آیین‌نامه‌های قوه قضاییه از بین برود و این آیین‌نامه‌ها حتی اگر خلاف قانون باشند از هر قانون مصوب مجلس قانونی‌تر و محکم‌تر تلقی و هیچ مرجعی توانایی ابطال آن را نداشته باشد.
    ریاست محترم قوه قضاییه در دیدار اخیر خود از مشهد به مطالبه‌گری مردم از قوای سه‌گانه تاکید کرده‌اند. بدون شک یکی از مطالبات مردم به ویژه اشخاصی که در معرض تضییع حقوق خود در آیین‌نامه‌های خلاف قانون قوه قضاییه باشند، حذف تبصره ناعادلانه ماده ۱۲ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری از طریق تقدیم لایحه قضایی به مجلس است.
    چه فرقی بین آیین نامه‌های خلاف قانون قوه مجریه و قضاییه است؟
    امروزه این سوال بزرگ در ذهن مردم مطرح است که چه فرق است بین آیین‌نامه‌های خلاف قانون مصوب دولت و آیین‌نامه‌های خلاف قانون قوه قضاییه که اولی هم از طریق مجلس قابل جرح و تعدیل است و هم از طریق دیوان عدالت اداری قابل ابطال ولی دومی نه از طریق مجلس قابل جرح و تعدیل است و نه توسط دیوان عدالت اداری قابل ابطال؟
    چالش جدی بین قوه قضاییه و کانون وکلا ناشی از ماده ۱۲ است
    آیا صیانت از حقوق مردم در مقابل آیین‌نامه‌های خلاف قانون تجزیه‌پذیر است که یکی را قابل ابطال بدانیم و دیگری را مصون از ابطال؟ بدون شک اگر چنین مقرره تبعیض‌آمیزی وجود نداشت، امروز مطالبه بحق کانون‌های وکلای دادگستری در مقابل مواد خلاف قانون آیین‌نامه اجرایی لایحه استقلال کانون‌های وکلای دادگستری مصوب رئیس سابق قوه قضاییه که تبدیل به یک چالش جدی بین قوه محترم قضاییه و کانون‌های وکلای دادگستری شده است، قابل طرح در هیات عمومی دیوان عدالت اداری و بازگشت به مسیر قانونی بود.
    بر همین مبنا از ریاست محترم قوه قضاییه انتظار می‌رود پیش‌قدم شده و زمینه حذف این تبعیض ناروا از تبصره زیر ماده ۱۲ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری را که موجبات استبداد در وضع آیین‌نامه و اجرای آن را فراهم آورده است فراهم نمایند.
    منبع: روزنامه اعتماد
    ماده ۱۲ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری
    ماده ۱۲ـ حدود صلاحیت و وظایف هیأت عمومی دیوان به ‌ شرح زیر است:
    ۱- رسیدگی به شـکایات، تظلّمات و اعتراضات اشخاص حقیقی یا حقوقی از آیین‌نامه ‌ ها و سایر نظامات و مقررات دولتی و شهرداری‌ها و مؤسسات عمومی غیردولتی در مواردی که مقررات مذکور به ‌ علت مغایرت با شرع یا قانون و یا عدم صلاحیت مرجع مربوط یا تجاوز یا سوءاستفاده از اختیارات یا تخلف در اجرای قوانین و مقررات یا خودداری از انجام وظایفی که موجب تضییع حقوق اشخاص می ‌ شود.
    ۲- صدور رأی وحدت رویه در موارد مشابه که آراء متعارض از شعب دیوان صادر شده باشد.
    ۳- صدور رأی ایجاد رویه که در موضوع واحد، آراء مشابه متعدد از شعب دیوان صادر شده باشد.
    تبصره- رسیدگی به تصمیمات قضائی قوه قضائیه و صرفاً آیین ‌ نامه ‌ ها، بخشنامه ‌ ها و تصمیمات رئیس قوه قضائیه و مصوبات و تصمیمات شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس خبرگان و شورای عالی امنیت ملی از شمول این ماده خارج است.
    هی با سلام و عرض ادب اطلاعیه معاونت حقوقی و امورمجلس قوه قضاییه فاقد وجاهت قانونی است و فرار رو به جلوست زیرا آیین نامه قوه قضاییه مخالف با نص قانون است و نص قانون اولی است نسبت به آیین نامه. ضمن اینکه قوه قضاییه و دستگاه های اجرایی فقط مجری هستند نه قانون گذار بنابر این قانون تسهیل باید اجرایی شود زیرا خیلی از اشخاصی که رشته حقوق خوانده اند بیکار هستند و باید شغل مناسب با رشته آنان ایجاد شود. و اینکه یک عده درآمدشان کم می شود به بهانه هی واهی بی سواد و …. مایل نیستند جوانان این مرز و بوم شاغل شوند. به یاداشت ذیل توجه داشته باشید و اکنون تکرار دیگری در راه است
    ضمن اشاره به متن یادداشت رئیس کانون وکلای دادگستری مرکز در یادداشتی با عنوان “تجزیه ناپذیر بودن حق ابطال آیین نامه های خلاف قانون” قابل ابطال نبودن آیین نامه های صادره از سوی رییس قوه قضاییه را تبعیضی ناروا برشمرد.
    https://vokalapress.ir/%D8%AD%D9%82-%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D8%A7%D9%84-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%81-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%AD%D9%82/
    به گزارش وکلاپرس، دکتر جلیل مالکی، رییس کانون وکلای مرکز، در این یادداشت خواستار حذف تبصره ماده ۱۲ قانون تشکیلات برای جلوگیری از تضییع حقوق ملت که ناشی از آیین نامه های خلاف قانون قوه قضاییه است، شد.
    تجزیه ناپذیر بودن حق ابطال آیین نامه های خلاف قانون
    هیچ آیین‌نامه‌ای نباید مخالف با متن و روح قانون باشد. این امر از چنان اهمیتی برخوردار است که قانونگذار در دو فصل مهم قانون اساسی یعنی فصل دهم و یازدهم به آن تاکید نموده و ضمانت اجرای عدم رعایت آن را ابطال آیین‌نامه قرار داده است.
    اصل ۱۳۸ از فصل دهم قانون اساسی در تبیین وظایف قوه مجریه هرگونه وضع آیین‌نامه خلاف قانون را منع نموده و مسوولیت نظارت بر آن را به عهده رئیس مجلس شورای اسلامی قرار داده است تا بدین وسیله از اجرایی شدن هرگونه آیین‌نامه خلاف قانون جلوگیری نماید و اصل۱۷۰ از فصل یازدهم قانون اساسی نیز در تبیین وظایف قوه قضاییه هرگونه آیین‌نامه خلاف قانون و مقررات اسلامی را قابل ابطال در دیوان عدالت اداری دانسته است. تکلیف مشخص است، نه قوه مجریه حق دارد آیین‌نامه خلاف قانون وضع نماید و نه قوه قضاییه حق تصویب چنین آیین‌نامه‌ای را دارد.
    .
    چه فرقی بین آیین نامه‌های خلاف قانون قوه مجریه و قضاییه است؟
    امروزه این سوال بزرگ در ذهن مردم مطرح است که چه فرق است بین آیین‌نامه‌های خلاف قانون مصوب دولت و آیین‌نامه‌های خلاف قانون قوه قضاییه که اولی هم از طریق مجلس قابل جرح و تعدیل است و هم از طریق دیوان عدالت اداری قابل ابطال ولی دومی نه از طریق مجلس قابل جرح و تعدیل است و نه توسط دیوان عدالت اداری قابل ابطال؟
    چالش جدی بین قوه قضاییه و کانون وکلا ناشی از ماده ۱۲ است
    آیا صیانت از حقوق مردم در مقابل آیین‌نامه‌های خلاف قانون تجزیه‌پذیر است که یکی را قابل ابطال بدانیم و دیگری را مصون از ابطال؟ بدون شک اگر چنین مقرره تبعیض‌آمیزی وجود نداشت، امروز مطالبه بحق کانون‌های وکلای دادگستری در مقابل مواد خلاف قانون آیین‌نامه اجرایی لایحه استقلال کانون‌های وکلای دادگستری مصوب رئیس سابق قوه قضاییه که تبدیل به یک چالش جدی بین قوه محترم قضاییه و کانون‌های وکلای دادگستری شده است، قابل طرح در هیات عمومی دیوان عدالت اداری و بازگشت به مسیر قانونی بود.
    بر همین مبنا از ریاست محترم قوه قضاییه انتظار می‌رود پیش‌قدم شده و زمینه حذف این تبعیض ناروا از تبصره زیر ماده ۱۲ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری را که موجبات استبداد در وضع آیین‌نامه و اجرای آن را فراهم آورده است فراهم نمایند.
    هیچ آیین نامه ای نباید مخالف با متن و روح قانون باشد پس قانون قانون است چه به نفع شخصی و چه به ضرر اشخاصی دیگر باید اجرایی شودچ آیین نامه ای نباید مخالف با متن و روح قانون باشد.

  9. سلام و عرض ادب….بله، اختبار یکی از مهمترین فاکتور ها برای تشخیص سره از ناسره باید وجود داشته باشد تا هر شخص بی کفایت چه از نظر علمی و اخلاقی و فرهنگی و… وارد این حرفه نشود. کسانی که به گرفتن آزمون اعتراض دارند معمولاً در عمل موفق نخواهند شد چرا که به خود اعتماد و ایمان نخواهند داشت و همیشه با ترس امورات خویش را سپری می‌کنند.

    1. این جواب شماست که اعضای کانون اذعان دارند آیین نامه در مقایل نص خلاف قانون است هر شخص فرهیخته ای و قانون مداری این را می داند بخوان و از این نمونه زیاد هست و نص قانونی داریم بنابر این نجلس در اولویت است زیرا قانون گذار است
      بخوان برادر و حرف خلاف قانون نزن لطفا این مطلب در همین سایت درج شده

      دکتر جلیل مالکی؛ رئیس کانون وکلای دادگستری مرکز

      هیچ آیین‌نامه ای نباید مخالف با متن و روح قانون باشد. این امر از چنان اهمیتی برخوردار است که قانونگذار در دو فصل مهم قانون اساسی یعنی فصل دهم و یازدهم به آن تاکید نموده و ضمانت اجرای عدم رعایت آن را ابطال آیین‌نامه قرار داده است.

      اصل ۱۳۸ از فصل دهم قانون اساسی در تبیین وظایف قوه مجریه هر گونه وضع آیین‌نامه خلاف قانون را منع نموده و مسئولیت نظارت بر آن را به عهده رئیس مجلس شورای اسلامی قرار داده است تا بدین وسیله از اجرایی شدن هر گونه آیین‌نامه خلاف قانون جلوگیری نماید و اصل ۱۷۰ از فصل یازدهم قانون اساسی نیز در تبیین وظایف قوه قضائیه هر گونه آیین‌نامه خلاف قانون و مقررات اسلامی را قابل ابطال در دیوان عدالت اداری دانسته است.

      تکلیف مشخص است، نه قوه مجریه حق دارد آیین‌نامه خلاف قانون وضع نماید و نه قوه قضائیه حق تصویب چنین آیین‌نامه ای را دارد. قانونگذار عادی در راستای اصل ۱۷۰ و ۱۷۳ قانون اساسی و به منظور اطمینان از عدم اجرای آیین‌نامه های خلاف قانون در قسمت صدر ماده ۱۲ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری وظیفۀ ابطال اینگونه آیین‌نامه ها را به عهدۀ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری گذاشته است تا این مرجع عالی به عنوان ملجأ و پناهگاه مردم اجازه ندهد که در نتیجۀ وضع آیین‌نامه های خلاف قانون توسط نهادهای حاکمیتی، حقوق مردم تضییع شود. متاسفانه در سال ۱۳۹۲ با تفسیر شاذ و نادر کلمه دولت در اصل ۱۷۰ قانون اساسی به دولت به معنای اخص، تبصره ای به این ماده اضافه شد که به موجب آن آیین‌نامه های مصوب رئیس قوه قضائیه از شمول صلاحیت هیأت عمومی دیوان عدالت مستثنا گردید تا بدین وسیله تنها ملجاً و پناهگاه مردم در مقابل آیین‌نامه های قوه قضائیه از بین برود و این آیین‌نامه ها حتی اگر خلاف قانون باشند از هر قانون مصوب مجلس قانون تر و محکم تر تلقی و هیچ مرجعی توانایی ابطال آن را نداشته باشد.

      ریاست محترم قوه قضائیه در دیدار اخیر خود از مشهد به مطالبه گری مردم از قوای سه گانه تاکید کرده اند. بدون شک یکی از مطالبات مردم به ویژه اشخاصی که در معرض تضییع حقوق خود در آیین‌نامه های خلاف قانون قوه قضائیه باشند، حذف تبصره ناعادلانۀ ماده ۱۲ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری از طریق تقدیم لایحۀ قضایی به مجلس است.

      امروزه این سؤال بزرگ در ذهن مردم مطرح است که چه فرق است بین آیین‌نامه های خلاف قانون مصوب دولت و آیین‌نامه های خلاف قانون قوه قضائیه که اولی هم از طریق مجلس قابل جرح و تعدیل است و هم از طریق دیوان عدالت اداری قابل ابطال ولی دومی نه از طریق مجلس قابل جرح و تعدیل است و نه توسط دیوان عدالت اداری قابل ابطال ؟ آیا صیانت از حقوق مردم در مقابل آیین‌نامه های خلاف قانون تجزیه پذیر است که یکی را قابل ابطال بدانیم و دیگری را مصون از ابطال؟ بدون شک اگر چنین مقرره تبعیض آمیزی وجود نداشت، امروز مطالبۀ بحق کانون های وکلای دادگستری در مقابل مواد خلاف قانون آیین نامۀ اجرایی لایحۀ استقلال کانون های وکلای دادگستری مصوب رئیس سابق قوه قضائیه که تبدیل به یک چالش جدی بین قوه محترم قضائیه و کانون های وکلای دادگستری شده است، قابل طرح در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری و بازگشت به مسیر قانونی بود.

      بر همین مبنا از ریاست محترم قوه قضاییه انتظار می‌رود پیش قدم گردیده و زمینه حذف این تبعیض ناروا از تبصره زیر ماده ۱۲ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری را که موجبات استبداد در وضع آیین‌نامه و اجرای آن را فراهم آورده است فراهم نمایند.

    2. سلام برادر یا خواهر عبارات بکار برده شده توسط شما متاسفانه خلاف ادب است و خلاف شوونات وکالت است و استدلال بسیار ضعیف که نیازمند مطالعه بیشتر در یادگیری است بهتر هست کتابهای روش استدلال و منطق و اخلاق… را مطالعه کنید

    3. چی میگی بابا
      تا آخرش میخوندی لااقل میگه امکان تکرار کارآموزی وجود داره یعنی همه رو قبول میکنم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

دکمه بازگشت به بالا