آفات و آثار آمارگرایی در قضا
عدم توجه به آیتم های علمی و پژوهشی برای جامعه علمی حقوقی کشور بسیار آفت بزرگی قلمداد میشود
پایگاه خبری اختبار- آمار بالای پروندهها در محاکم که تعداد آن از سوی مسئولان حدود ۱۵ میلیون پرونده بیان شده است از یکسو، و کمبود قضات و امکانات لازم در دادگاهها از سوی دیگر، شرایطی را پدید آورده است که اطاله دادرسی یکی از نتایج ناخواسته آن خواهد بود. در همین حال، تاکیدات سالهای اخیر مسئولان عالی قضایی کشور بر تعیین تکلیف پروندههای مسن و افزایش سرعت در رسیدگیها، نگرانیهایی را درباره کاهش دقت و توجه بیش از اندازه به «آمار» ایجاد میکند.
این نگرانی نه تنها در میان ناظران بیرونی، که در بین کارکنان دستگاه قضایی نیز وجود دارد. برای مثال چندی پیش یکی از قضات دادگستری با توجه به کثرت پروندهها و الزام به ارائه آمار خاص در پایان هر ماه، از آیات عظام علوی گرگانی و شبیری زنجانی درباره حکم قضاوت کردن در وضعیتی که کثرت پروندههای محوله، قاضی را به اشتباه بیندازد سوال کرده بود.
قاضی دیگری نیز پیشنهاد داده است که برای جبران خسارات ناشی از تعداد پروندهها و جو آمارگرای دادگستریها، «بیمه مسئولیت قضات» ایجاد شود.
در همین راستا علی اکبر خاکزاد، فارغالتحصیل مقطع دکتری حقوق جزا و جرمشناسی و رییس دادگاه کیفری دو همدان، در یادداشت کوتاهی نتایج منفی چنین رویکردی را نوشته و آن را برای انتشار در اختیار پایگاه خبری اختبار قرار داده است. متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
چالشی که آفت امروز قوه قضاییه است:
تاکید بیش ازحد و اندازه مدیران قوه قضاییه بر آمار گرایی و جذب امتیازات سیستمی امروز بزرگترین تهدید قضایی کشور است.
این موضوع از چند جهت حایز اهمیت بوده و باید مورد تامل واقع گردد:
۱. رشد طرح دعاوی و شکایات موازی؛
هرچند سرعت تعیین تکلیف مردم در امور قضایی شان میتواند ماحصل اولیه و نتیجه پوپولیستی این اقدام باشد اما آنچه که در عمق این موضوع نادیده انگاشته میشود نارضایتی عمومی و رشد پرونده های موازی است که میتواند خود افزایش مراجعات و تکثیر دعاوی و شکایات موازی را دربرداشته باشد.
۲.کاهش دقت و کیفیت کار در رسیدگی به پرونده ها؛
سرعت به پایان رساندن و رقابت در مثبت شدن آمار ماهیانه در شعب و محاکم قضایی موجب گردیده است که قضات رسیدگی ها را سریع و بعضا بدون ورود به بررسی های کارشناسانه جوانب و با نگاه سطحی به ادله اثباتی و دفاعیات و اظهارات طرفین به سرانجام برسانند.
۳. کاهش چشمگیر کیفیت آرا قضات از جهت استدلال و استنادات متنی آراء؛
علیرغم آنکه امروز به مراتب بیش از پیش قضات باسواد و عالم در دستگاه قضایی در حال انجام خدمت هستند ولی بدلیل تاکید بر مثبت شدن آمار ماهیانه و سالیانه و سنجش عملکرد آماری شاهد مفید و مختصر نویسی آراء هستیم که بعضاً عالمانه نویسی و حقوقی بودن متن نگارشی آراء را هدف قرار داده است.
۴. سنجه اشتباه در انتصابات و ارتقا؛
توجه به آیتم های خارج از موارد علمی حقوق و دانش قضایی برای انتصابات و ارتقا همکاران بمانند همین عملکرد مثبت آماری و امتیازی قضات که امروز سنجه ای غلط برای انتصابات مدیریت ها قرار گرفته است و مشاهده میشود که غالبا قضاتی که آمار مثبت و امتیازات غیر قضایی و غیر حقوقی در مار با سیستم سامانه مدیریت پرونده های قضایی را دارند مورد توجه بیشتر در انتصابات و ارتقا هستند که این به نظر آینده دستگاه قضایی کشور را که روزی عالم پرور و حقوقدان محور بوده است و اکثر اساتید برجسته حقوقی کشوری روی قاضی دادگستری بوده اند را مورد تهدید جدی قرار میدهد.
۵. اشتباه ناخواسته در سیاستگذاری تقنینی و قضایی؛
گمراهی و به اشتباه افتادن مدیران سیاستگذار در قوه قضاییه و قوه مقننه و همچنین اشتباه غیر عامدانه برای سیاست گذاری های قضایی و تقنینی در کشور با برداشتهای آمار گرایانه از جرایم و تخلفات اجتماعی.
۶. کاهش تاثیر علوم جنایی و جرم شناسی در تصمیم گیری ها؛
هرچند امروز با حضور و ریاست حضرت آیت الله رییسی(دامت افاضاته) شاهد رشد نگاه اصلاحی و باز اجتماعی شدن متهمان و مجرمین در سیاست قضایی قوه قضاییه هستیم و لیکن تکیه بیش ازحد بر آمار گرایی ها متاسفانه شاهد کم شدن میزان تاثیر دانش جرم شناسی و کاهش تاثیر خروجی های علمی جرم شناسی در تصمیم گیری ها و قانون گذاری های بوده ایم و این موضوع غیر قابل انکار است که امروز سیاست های تقنینی و قضایی بر همین منوال و مدار برگزار میگردد.
۷. کاهش انگیزه های علمی،پژوهشی و تحقیقی در قضات؛
بدلیل عدم توجه به آیتم های علمی و پژوهشی که خود برای جامعه علمی حقوقی کشور بسیار آفت بزرگی قلمداد میشود و در آینده بهره علمی و روند رشد علمی حقوق را مورد مخاطره قرار خواهد داد و دیگر شاهد رشد اساتید برجسته حقوقی از دامن عدلیه نخواهیم بود چرا که خواسته مدیران قضایی از ایشان کیفیت و عالمانه بودن رسیدگی ها و آراء نبوده و امروز خواسته اصلی از قضات و محاکم آمار های مثبت ماهیانه و سالیانه است.
علی ای حال این موارد اندک آفاتی بود که به ذهن حقیر این قاضی و مدرس دانشگاه میرسد که در راستای سند تحول قوه قضاییه و درخواست مکرر ریاست معظم قوه قضاییه حضرت آیت الله رییسی (دامت افاضاته) برای توجه نخبگان و ورود ایشان برای ارائه راهکارها و ایده ها در مسیر سند تحول قضایی، خدمت عزیزان ارایه گردید.
در پایان نیز از زحمات شبانه روزی ریاست معظم قوه در ایجاد تحول و سالم سازی فضای قضایی کشور تقدیر و تشکر را دارم و خوشحالم که در زمان ریاست ایشان این گام بزرگ و حرکت عظیم تحول قضایی شروع گردید و قطعا با بهترین نحو نیز مدیریت و به سرانجام خواهد رسید.
متأسفانه موضوع آمارگرایی ضربه های سنگینی به اعتماد مردم به دستگاه قضایی( بخوانید به نظام ) وارد کرده است.تضییع حق بسیاری از مراجعین به دستگاه قضایی را رقم زده است.مبانی شایسته سالاری قضات را در مسیری اشتباه قرار داده است.وقتی در بسیاری از مجتمع های قضایی،در چند روز مانده به آخر ماه از ثبت شکایات و دادخواست های مردم خودداری می گردد تا از منفی شدن آمار ماهیانه شعبات جلوگیری گردد و موقعی که بعضی قضات در چند روز آخر ماه به همان دلیل فوق نسبت به صدور رأی و مختومه کردن پرونده ها به طور مسلسل وار اقدام می کنند و در این راستا مختومه شدن پرونده بر رعایت حقوق اصحاب دعوا یا جامعه ترجیح می یابد آنگاه این سوال در اذهان عموم و خواص شکل می گیرد که دستگاه قضایی تا چه حد به اهداف متعالی خود رسیده است.
صرف نظر از تعداد کم قضات و میزان حقوق آنها و نیز کارمندان دادگستری که نسبت به حجم کاری و میزان مسئولیت آنان،در مقایسه با اکثر مستخدمین دولتی ناچیز می باشد و عدم توجه قوه قانونگذار به مسئله معیشت آنان،متأسفانه عشق وافر به آمارگرایی و گزارش دادن آمارهایی که نشان از عملکرد مثبت مجموعه تحت سرپرستی نزد مدیران و مسئولان وجود دارد هم خود و هم مجموعه های تحت نظر را در مسیری رو به پسرفت و بیراهه قرار داده است
لازم است که از همه مدیران و قضات شریفی که اسیر فشارهای ناشی از آمارگرایی نگردیده اند و خدمت صادقانه به مردم و عمل به عدالت را قربانی تبعات مثبت و منفی موضوع آمار نکرده اند تشکر و تقدیر و به اقدام شجاعانه و خداپسندانه آنان،تبریک فراوان عرض نمایم.
سلام .خوب با این حجم پرونده وکمبود قاضی گزینش قضات سختگیری های عجیبی میکنه .اصلشون بر رد کردن داوطلبان قضاوته ….. برایشون عمر تلف شده داوطلبان اصلا مهم نیست . مجلس ودولت بودجه کافی به قوه قضاییه بده تا بتونند مشکلات مرتفع شود
این سخن که قاضی ساعات کمی کار میکنه و برای همین پرونده ها تلنبار میشه سخنی از روی ناآگاهی ست،من قاضی نیستم ولی حجم کار قضات رو از نزدیک شاهدم.خیلی هاشون حتی پرونده ها رو میبرن خونه شون و بدون یک قرون اضافه کار،کارای پرونده رو توی خونه انجام میدن ولی متاسفانه این آمارگرایی که چندین ساله توی دادگستری شکل گرفته باعث تضییع حق خیلی از مردم شده و متاسفانه هستند تعداد اندکی از قضات که بدلیل جلوگیری از اثرات منفی آمار ماهیانه پایین،مخصوصا در چند روز آخر ماه،بعضی پرونده ها بخصوص اعتراض به قرار منع تعقیب های دادسرا رو با سطحی ترین بررسی،دربارشون تصمیم و رای میدن ( البته تعداد این قضات کمه ولی در اجرای عدالت،همین کم هم نباید باشه ) واقعا خیلی از مواقع به کیفیت و تلاش و دانشی که در صدور آرا به کار رفته توجهی نمیشه و آرای چند خطی بدون هیچ استدلال و منطقی به شرط مثبت بودن آمار ماهانه بر اون آرای مستدل،ترجیح داره.بی اعتنایی به آرای متقن و علمی و فنی قطعا باعث دلسردی و کشتن انگیزه قاضی باسواد و دقیق و دلسوز خواهد شد…
یکی دیگر از آثار آمار گرایی تلاش قضات برای رد دادخواست ها به دلایل شکلی واهی یا الزام خواهان های ناآگاه برای استرداد دادخواست و طرح دعوا به شکلی دیگر است که تنها موجب افزایش درآمد دادگستری از محل هزینههای دادرسی و مشکلات متعدد برای مردم میشود.
جای تعجب نیست وقتی قضات محترم از ساعت هشت و نیم تا دوازده ظهر کار کنند این تعداد از تلنبار شدن پرونده طبیعی است.
قضاتی که شما میفرمایید نه تنها در تمام وقت اداری بلکه در خارج از وقت داری هم دارند کار میکنند و نمیرسند…اگر به خودتان در طول ماه بالغ بر ۱۶۰ پرونده ریز و درشت ارجاع شود چه خواهید کرد!!مضاف بر آنکه مشکل صرفا وقت نیست….فعالیت ذهنی سنگین سبب می گردد تا توان فکری در طول ۶ ساعت اداری به تدریج کاسته شود…مسلما از ساعت ۱۳ نیرویی برای قاضی باقینمیماند…کمی به دیده انصاف به موضوع نگاه شود بد نیست
یعنی ما به قاضی حق بدیم که نمیرسه و تعداد پرونده ها زیاده لذا حق داره اشتباه کنه اما به اون بدبختی که با یک قلم قاضی به علت همین تراکم پرونده ها به خاک سیاه نشسته حق اعتراض نباید بدیم چرا چون قاضی محترم ماهی مجبوره ۱۶۰ پرونده بررسی کنه. واقعا انصافتون شکر استاد.